با توجه به این که حدود 8 ماه از خلق حماسه سیاسی ملت ایران در انتخابات یازدهمین دوره ریاست-جمهوری گذشته است مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران شرح مختصری از نتایج نظرسنجی های انتخاباتی خود در تهران را برای تنویر افکار عمومی ارائه می نماید.
1- روند ميزان مشارکت مردم تهران طبق برآورد نظرسنجيهاي ايسپا
نمودار زير روند ميزان مشارکت مردم شهر تهران در انتخابات بر اساس نظرسنجيهاي ايسپا از 5 اسفند 1391 تا 21 خرداد 1392 را نشان ميدهد.
همان طور که مشاهده ميشود برآورد ميزان مشارکت طي دوره مذکور از 54.7 درصد در 5 اسفند 1391 به 58.6 درصد در 21 خرداد 1392 رسيده است.
2- تحليل روند آراء کانديداها
در اين قسمت روند آراي کانديداها در تهران از تاريخ 5 اسفند 1391 تا 21 خرداد 1392 طبق نظرسنجيهاي مرکز افکارسنجي دانشجويان ايران (ايسپا) ارائه خواهد شد.
همان طور که مشاهده ميشود در اواخر سال 1391 و تا نيمه ارديبهشت که گمانهزنيهايي مبني بر حضور آقايان هاشمي و خاتمي در انتخابات ميرفت درصد قابل توجهي از آرا به سمت اين دو نفر سوق پيدا کرده بود به گونهاي که در نظرسنجي آخر سال 1391 (23 اسفند) جمع آرا آقايان خاتمي و هاشمي به نزديک 40 درصد رسيده بود. اين در حالي است که در همين تاريخ آراء آقاي قاليباف حدود 30 درصد بود. با نزديک شدن به زمان ثبتنام و احتمال حضور جدي کانديداهاي ديگر در انتخابات آرا کمي پراکنده شده و به طور طبيعي آراء آقايان هاشمي و خاتمي و قاليباف تقليل يافت به طوري که جمع آراي آقايان خاتمي و هاشمي به حدود 30 درصد و آراء آقای قاليباف به حدود 25 درصد رسيد(نظرسنجي 14 ارديبهشت ويژه جوانان کل کشور).
واقعيت اين است که بخش اعظم جامعه ايران را نميتوان در داخل دو گروه اصولگرا و اصلاحطلب گنجاند. در نظرسنجي 13 ارديبهشت از جوانان پرسيده شد که «شما در انتخابات به کدام يک از گروهها رأي خواهيد داد؟» در پاسخ به اين سؤال 15.1 درصد گزينه اصولگرايان و 24.9 درصد اصلاحطلبان را انتخاب کردند. بقيه پاسخگويان به گزينههايي غير از اين دو گزينه اشاره کردهاند. بنابراين ميتوان گفت شايد بتوان حداکثر 40 درصد جامعه را در قالب دو گروه سياسي طبقهبندي کرد. چه بسا بسياري از افرادي که در نظرسنجي مذکور گزينه اصلاحطلبان را نيز انتخاب کردند به خاطر ناراضي بودن از عملکرد اصولگرايان در 8 سال اخير بوده است. بنابراين اکثريت جامعه (حدود 60 تا 70 درصد جامعه) را ميتوان تحت عنوان آراء خاکستري طبقهبندي نمود که اين آراء خاکستري بسيار سيال و قابل جابه جايي در کمتر از حتي يک روز ميباشد. نتايج غيرمنتظره در سال 1376، 1384 و همچنين در انتخابات اخير مصاديقي براي استحکام استدلال اخير است. يکي از يافتههاي نظرسنجي 11 خرداد ایسپا، اين عدم تصميمگيري قطعي و سيال بودن آراء را بيشتر نشان ميدهد. در اين نظرسنجي پرسيده شد «شما شخص مورد نظرتان را براي رياستجمهوري انتخاب کردهايد يا اين که هنوز تصميم قطعي نگرفتهايد؟» در پاسخ به اين سؤال که بعد از مناظره اول پرسيده شده است فقط 32.7 درصد مردم گفته بودند کانديداي خود را انتخاب کردهاند.
با عدم حضور آقاي خاتمي در انتخابات به عنوان کانديدا و احراز نشدن صلاحيت آقاي هاشمي رفسنجاني براي کانديداتوري، بخش عمدهاي از آرا خاکستري که جذب آقایان هاشمي و خاتمي بودند با کنار رفتن اين دو به سمت قاليباف سوق پيدا کرد به طوري که در نظرسنجي 11 خرداد آراء آقاي قاليباف به حدود 45 درصد رسيد. برخی از کارشناسان معتقدند شاید رأي به آقای قاليباف در این برهه از زمان، بخش عمدهاي از رأي خاکستري باشد که به دنبال شخصيتی بودند که دارای تجربه اجرایی بیشتری باشد که بدین ترتیب با کنار رفتن آقایان هاشمي و خاتمي جذب آقای قاليباف شدند. برای این مدعا دلایلی نیز در نظرسنجی¬های ایسپا وجود دارد به گونه ای که در نظرسنجي ملي (غير از تهران) بعد از عدم احراز صلاحيت آقاي هاشمي و در نيمه تبليغات انتخاباتي (11 خرداد) رأي آقاي قاليباف 27.9 درصد بود اما رأي ايشان در تهران در همين تاريخ حدود 45 درصد بوده است. اين تفاوت به اين خاطر است که بالطبع مردم تهران نسبت به مردم ساير استانها، شناخت بیشتری از سابقه اجرايي آقاي قاليباف داشتند. يافتههای ایسپا این ادعا را که آراء زياد آقاي قاليباف در نيمه راه تبليغات نه رأي به اصولگرايي بلکه رأي به سابقه اجرايي ايشان از ديدگاه مردم بوده است که احساس ميکردند با نبود شخصيتهايي مانند آقاي هاشمي ميتوان به آن اعتماد کرد تا حدودی تأیید می¬کند.
با جديتر شدن فضاي تبليغات انتخابات بخشي از آرا اصولگرايي جذب آقاي جليلي و ولايتي شدند. آراء آقاي قاليباف بعد از مناظرهها دچار افول شد و تا روزهاي قبل از انتخابات در برههاي با شيب تند درحال نزول بود. اين نزول به خاطر اين بود که بعد از مناظرهها بخشي از آراء خاکستري جذب آقايان عارف، روحاني، رضايي و جليلي شدند. بعد از مناظره سوم آراء آقاي روحاني رو به افزايش با شيب تندتري بود. قابل پيشبيني بود که با اعلام حمايت آقايان هاشمي و خاتمي از آقاي روحاني بخشي از آراي خاکستري که با کنار رفتن اين دو نفر جذب آقاي قاليباف شدند به سمت آقاي روحاني سوق پيدا کنند. همچنين بعد از مناظرهها از آراء آقاي ولايتي کاسته و آراء آقاي جليلي افزايش پيدا کرد.
بنابراين کنار رفتن آقای عارف، اعلام حمايت آقايان هاشمي و خاتمي از آقاي روحاني و در نتيجه جذب شدن بخش اعظم رأيهاي خاکستري به آقاي روحاني و در نهايت عملکرد خوب آقاي روحاني در مناظرهها نتيجه انتخابات را قابل باور ميکند. همچنين عدم اجماع اصولگرايان باعث شد سبد رأي اصولگرايي شکسته شود به صورتي که بخش قابل توجهي از آراء اصولگرايي به سبد آقايان جليلي، ولايتي و تاحدودي نيز رضايي ريخته شده است.
اين در حالي است که آخرين نظرسنجي ايسپا در ساعات اولیه روز 21 خرداد قبل از اعلام حمايت رسمي آقايان هاشمي و خاتمي از آقاي روحاني و در ساعت اوليه انصراف آقاي عارف صورت پذيرفته است.
ادامه دارد…