رییس ایسپا: محمد آقاسی
اگر به حدود یک دهه پیش بازگردیم، شاید اصحاب علوم اجتماعی فکر نمی کردند که روزی نظرسنجی های انتخاباتی تا این اندازه در یک انتخابات ایران میدان داری نمایند. در اهمیت نظرسنجی های انتخاباتی در این دوره نباید تردید نمود، البته پیرامون چرایی اهمیت آن هم باید تامل کرد. این اهمیت تا به جایی بود که بسیاری از اهالی سیاست به صراحت رفتارهای آتی خویش را مبتنی بر نتایج نظرسنجی ها اعلام می کردند. اظهار نظرهایی جدی مبنی بر این که گروهها و جریان های سیاسی کاندیدای خویش را پس از کسب رتبه در نظرسنجی اعلام می نمایند در این دوره بسیار شنیده شد.
به عنوان نمونه با آغاز زمزمه های انتخاباتی و شکل گرفتن ائتلافهایی چون ۲+۱ و ۴+۱ از سوی ائتلاف کنندگان، اعلام می گردید که خروجی یک نفره پس از مطالعه نظرسنجی های انتخاباتی اعلام خواهد شد. یا برای کنارهگیری دکتر عارف در روزهای پایانی فرصت تبلیغاتی، در ارتباط با نتایج نظرسنجیها اعلام گردید. تمام این اظهار نظرها حاکی از ارتقای جایگاه نظرسنجی در ایران است.
اما اکنون و با سپری شدن زمان انتخابات، اظهارنظرهای جالبی شنیده میشود. برخی از عدم اعتماد به نظرسنجیها سخن میگویند و معتقدند نظرسنجیهای انتخاباتی در ایران به دور از واقعیت بوده و توانایی پیش بینی رفتار انتخاباتی مردم را ندارد. همچنین برخی از مراکز ناشناخته نظرسنجی مدعی شدهاند که توانستهاند با دقت بالایی نتیجه انتخابات را پیش بینی نمایند. ادعایی که تا پیش از روز جمعه ۲۴ خرداد اعلام نگردید.
پیش از بررسی سوالها و ادعاهای مطرح شده بهتر است که به برخی آسیبهای نظرسنجی در این دوره که باعث به وجود آمدن چنین تردیدهایی است، اشاره شود. به طور حتم نباید از ذهن این مطلب را دور داشت که در این دوره، بازار سایتها، وبلاگها و پیامکها برای نظرسنجی داغ بود. بسیاری از خبرگزاریها، سایتهای سازمانی و شخصی و حتی وبلاگها اقدام به نظرسنجی انتخاباتی کردند. در برخی موارد خبرگزاری ها نیز با استفاده از بانک شماره تلفن و راه اندازی سرویس پیامک اقدام به نظرسنجی می نمودند. متاسفانه قریب به اتفاق این نظرسنجیها نیز صرفا ماحصل خبری داشته و از ملاکها و معیارهای علمی به دور بوده است. در واقع در این دوره با آشفته بازار نظرسنجیهای انتخاباتی روبرو بوده ایم. در اصطلاح علوم اجتماعی، نسبت به روایی و پایایی این نظرسنجیها، تشکیک جدی می توان نمود. به طور مثال استفاده از نظرسنجی تلفنی به خاطر بالا بودن محافظهکاری در میان مردم ایران در ابراز عقیده سیاسی، محل ایراد است. البته با استفاده روندی، به این روش نیز می توان گوشه چشمی داشت.
از دیگر سو میبایست ضمن استقبال از اهمیت پیدا کردن نظرسنجیها میان اقشار مختلف مردم، نسبت به علمی بودن و به ویژه بی طرفانه بودن این نظرسنجی ها نیز حرکت نمود. با بررسی برخی سایتها که هرکدام به جریان سیاسی مختلف کشور مرتبط بودند می توان مشاهده نمود که هر کدام تلاش داشتند با این نظرسنجی های اینترنتی کاندیدای خود را در صدر، و کاندیدای رقیب را در ذیل نشان دهند. البته این امر تاحدی طبیعی است چرا که مخاطبان و کاربران سایت خاص، از یک طیف فکری هستند که به کاندیدای خود نیز رای مثبت می دهند.
وجه دیگر آسیبهای نظرسنجی ها را در استفاده از روش ها می توان دید. متاسفانه در برخی نظرسنجی های مراکز نظرسنجی نیز اشتباهات روشی فاحشی مشاهده شد که نمی توان از آن به آسانی گذشت. به عنوان نمونه یکی از مراکز تازه تاسیس نظرسنجی در روزهای پایانی تبلیغات انتخاباتی مشارکت مردم در انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری را بیش از ۸۰ درصد اعلام نمود که با یک تحلیل ساده از نوع و نحوه مشارکت مردم و همچنین استناد به سایر نظرسنجی ها و تحلیل فضای عمومی کشور، می توان به غیرعلمی بودن نظرسنجی انجام شده پی برد.
یک علت گرم شدن بازار نظرسنجی ها در ایران را می توان درآمدزایی برای سازمانهای مربوطه دانست. یکی از مواردی که تا کنون از آن غفلت شده است برآورد مالی از تعداد نظرسنجی هایی است که در انتخابات یازدهم صورت گرفت و با یک حساب سرانگشتی بیش از چند میلیارد تومان خواهد بود. طبیعی است که بسیاری از مراکز نوپدید نظرسنجی جهت کسب بودجه های عمومی و دولتی این فضا را بسیار مناسب دیده اند. آیا در فضای کسب درآمد بسیاری از ملاحظه ها و مصلحت ها پیش روی آنها قرار نگرفته است؟
مساله دیگر نظرسنجی ها در انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری، این بود که به طور معمول انتشار نتایج بدون ذکر اطلاعات کامل طرح بود. جامعه آماری، شیوه نمونه گیری، ترکیب روستایی و شهری، تفکیک سنی و جنسی از مواردی بود که در نظرسنجی ها اعلام نمی گردید و تنها به اعلام درصد آرای کاندیداها بسنده می گردید. در ضمن نام مراکز نیز به صورت مبهم و با تعابیری چون «نهاد معتبر رسانه ای فرهنگی»، «نهاد معتبر نظارتی» و «نهاد معتبر فرهنگی» آورده می شد. به عنوان نمونه یکی از موارد در ذیل آورده می شود:
نتایج آخرین نظرسنجی ها که توسط یکی از مراکز تحقیقاتی و افکارسنجی معتبر وابسته به یک نهاد ارزشی نظام در مراکز استان ها و شهرهای دارای فرمانداری ویژه با جامعه آماری بیش از ۳۷ هزار نفر در سراسر کشور صورت گرفته است به محضر شما مخاطبان گرامی کاوش پرس تقدیم می گردد.
پس از برشمردن آسیبهای نظرسنجی این دوره نوبت به بررسی پاسخ این سوال می رسد که آِیا نظرسنجی های انتخاباتی در ایران با واقعیت رای مردم متفاوت است؟ آِیا نمی توان پیش از انتخابات متوجه شد که مردم به سمت چه کسی برای ریاست جمهوری تمایل دارند؟ برای پاسخ به این سوال باز هم باید به سراغ نظرسنجی ها رفت. در معمول نظرسنجی های منتشر شده پاسخ مردم به دو سوال مورد توجه قرار گرفت؛ میزان مشارکت مردم و میزان رای کاندیداهای مختلف. به تحقیق در پاسخ به سوال نخست قریب به اتفاق نظرسنجی ها حضور گسترده مردمی را در انتخابات یازدهم پیش بینی نمودند. به عنوان نمونه مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران(ایسپا) پیش از سال جدید و نامگذاری سال ۹۲ به عنوان «حماسه سیاسی؛ حماسه اقتصادی» از حماسی بودن مردم در انتخابات پیش رو خبر داد.(رجوع شود به خبرگراری ایسنا/ کد خبر ۹۱۱۲۲۷۱۷۶۶۰/ یکشنبه ۲۷ اسفند ۱۳۹۱).
جالب اینجاست که سایر نظرسنجی های داخلی و خارجی نیز همین مطلب را تایید می نمایند. نکته قابل توجه این است که منکران موثر بودن نظرسنجی های انتخاباتی هیچ کدام به این موضوع اشاره نمی کنند که اگر نظرسنجی ها مطابق با واقعیت نیست چگونه درصد مشارکت مردم را می تواند تا حدود زیادی پیش بینی و اعلام کند؟ اگر این پیش بینی صحیح است پس می توان نسبت به پیش بینی فرد منتخب توسط نظرسنجی ها نیز موفق بود. هر چند برای مخالفین صحت نظرسنجی های انتخاباتی، استدلال تا به همین جا کافی است، اما بهتر است مساله درصد آراء کاندیداها در نظرسنجی ها نیز بررسی صورت گیرد. سوال مهم و اساسی این است که آِیا نظرسنجی های انتخاباتی توانستند منتخب مردم را پیش بینی نمایند؟
پاسخ این سوال چندوجهی است. همانطور که در بالا گفته شد، صرف توجه به درصد نظر مردم نسبت به کاندیدای خاص، یکی از آسیبهای نظرسنجی ها است. یکی از دلایل این امر، غفلت از کلیت نظرسنجی است که انجام می گیرد. اگر تنها به این سوال و نظرسنجی در یک مقطع توجه گردد، برآورد صحیحی از جامعه نمی توان داشت. چرا که در کشاکش تبلیغات انتخاباتی نظرات افکار عمومی پیاپی در حال تغییر است. از این رو می بایست در تحلیل شرایط، به تمامی سوالات توجه نمود. به عنوان نمونه در نظرسنجی انجام شده توسط ایسپا پیش از مناظره دوم و سوم تلویزیونی از مردم پرسیده شده بود که آیا فرد مورد نظر خویش را برای انتخابات آماده کرده اید یا خیر؟ ۷/۳۵ درصد مردم اعلام نموده اند که به طور قطع می دانند که به چه کسی رای خواهند داد و ۸/۵۰ درصد مردم همچنان انتخاب قطعی نکرده اند. با این حساب یک هفته پیش از انتخابات درصد بالایی از مردم همچنان در پی انتخاب هستند. از اینرو هر اتفاقی از جمله محتوای مناظره ها، نوع تبلیغ ها، ائتلاف و یا حمایتها می تواند نظر مردم را دستخوش تغییر نماید.
این نکته را نیز نباید از ذهن دور داشت که در بین نخبگان و متن مردم، همچنان فضای انتخابات ۱۳۸۸ زنده بود. در صورتی که در آن انتخابات فضای انتخاباتی بسیار زودتر شکل گرفته بود و در انتخابات ۱۳۹۲ این فضا دیرتر؛ و شکل گیری فضای رسانه ای و رقابتی انتخاباتی در نحوه و نوع رای دهی مردم بسیار موثر است. محتوای نظرسنجی ها ممکن است سوالات دیگری را نیز داشته باشد که هر کدام در جای خود قابل تامل است. به عنوان نمونه بررسی این مطلب که رای مرددین شرکت در انتخابات به نفع سبد رای کدام کاندیدا رقم خواهد خورد و یا در نظر داشتن این مطلب که سبد رای کاندیداهای که احراز صلاحیت نشدهاند و یا در انتخابات شرکت نکردند به سمت چه کسی تغییر خواهد کرد.
نکته قابل توجه دیگر این مطلب است که در جامعه ایرانی نباید به یک نظرسنجی خاص و در مقطعی خاص توجه نمود، بلکه می بایست به روند نظرسنجی ها توجه داشت. این تاکید فقط به خاطر آشفته بازاری حاکم در انتخابات این دوره نیست و در دوره های پیش هم قابل مشاهده است. به عنوان مثال در نظرسنجی های انتخاباتی سال ۱۳۸۴ ایسپا در تاریخ ده خرداد، دکتر احمدی نژاد تنها ۷/۳ درصد مجموع نظرسنجی را کسب نموده است. اما روند رو به رشد در سایر نظرسنجی بعد از این تاریخ، به خوبی بیانگر این مطلب است که نظرسنجی ها شانس پیروزی را برای ایشان پیش بینی نموده اند.
مشابه این امر در نظرسنجی های سال ۱۳۸۸ مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران ایسپا نیز قابل مشاهده است. اگر به صورت روندی نظرسنجی های این انتخابات را درنظر داشته باشیم نیز به خوبی قابل مشاهده است که رییس جمهور منتخب دارای رشد قابل توجه آرا، در نظرسنجی هاست. همچنین افت محسوس آرای آقای دکتر قالیباف نیز که تا مدتها در صدر نظرسنجی ها بود را می توان دید. با احتساب این نگاه روندی و تحلیل آرا مرددین شرکت در انتخابات، می توان به این نتیجه رسید که بر خلاف نظر عده ای، نظرسنجی ها در ایران نیز جواب می دهند. اما سوال اینجاست، غیر علمی خواندن و غیر عملی دانستن نتایج نظرسنجیهای انتخاباتی به سود چه کسانی است؟