در باب اهمیت و ضرورت اجرای طرحهای پیمایشی و تحقیقات افکار عمومی و همچنین نظرسنجی میتوان فراوان سخن گفت و در این زمینه بحث و گفتو گو کرد. اما من در این فرصت و مجال اندک قصد دارم از جنبه و منظر عدالت و برقراری تعادل و توازن به موضوع پیمایشها و نظرسنجیهایی که در کشور اجرا می شود، نگاه کنم.
به طور کلی هر چند پیمایشها و نظرسنجیهای ملی به مثابه یک عامل جریانساز و پیشران عمل نکردهاند و در نظام دانشی و علمی به بخشی از گفتمان و گفتار عمومی مبدل نشدهاند، اما بیش از دو دهه است که به صورت نسبتاً نظاممند از سوی مراکز پژوهشی و افکارسنجی دولتی و عمومی در حال اجرا هستند و امید است آهنگ توسعهای و تکاملی خود را حفظ کنند و این جریان رو به رشد تداوم داشته باشد.
باید خاطر نشان کرد علیرغم توجه بیش از پیش به اهمیت و کارکرد پیمایشها و نظرسنجیها در نظام حکمرانی کشور، بسیاری از تحقیقات کمی و پیمایشیِ اجرا شده، کمتر سطوح منطقهای، استانی و محلی را مورد توجه قرار داده است. عمدهی کارهای تحقیقاتی در حوزه افکار عمومی و پیمایشهای اجتماعی تنها قابلیت تعمیم به کل کشور را دارد و یا در حالت خوشبینانه پیمایشها و تحقیقات اجتماعی اندکی وجود دارند که نتایج آنها قابلیت تعمیمپذیری به استانهای کشور را داشته باشد. بنابراین ما شاهد غیبت، طرد و کنارگذاری موضوعات و مسائل اجتماعی، فرهنگی و سیاسی منطقهای یا محلی در مطالعات و تحقیقات اجتماعی کمی هستیم. به طوری که کمتر نشانی از واکاوی مسائل و موضوعات در سطوح استانی و محلی مشاهده میشود. این در حالی است که ما کشوری هستیم با بیش از 85 میلیون نفر جمعیت، 31 استان، 488 شهرستان با قومیتها، تکثرها و تنوعها.
به بیان دیگر ما دچار تمرکزگرایی و ناترازی در اجرای طرحهای پیمایشی و نظرسنجی هستیم. در عمده پیمایشها و نظرسنجیهای اجتماعی و فرهنگی مسائل منطقهای و محلی غایب است و 31 استان کشور به صورت یکپارچه و واحد با طرح مسئلهای یکسان و چارچوبی استاندارد مورد بررسی و پژوهش واقع میشوند. در واقع این تمرکزگرایی در تهران، مراکز استانها یا استانهای خاص دیده میشود و معمولاً استانها بهطورکلی، شهرهای کوچکتر و نیز روستاها به دلایل مختلف از جمله محدودیتهای بودجه، بُعد مسافت و یا ملاحظات حمل و نقل یا غفلت مسئولان و مدیران استانی و محلی کمتر در مرکز توجه تحقیقات اجتماعی و نظرسنجیها هستند.
در چنین موقعیت و شرایطی مجموعه جهاددانشگاهی و ایسپا توانسته است با شبکهسازی و گسترش مرزهای نظرسنجیها در سطح 31 استان کشور و با محوریت قرار دادن تمام شهرها و روستاها، تا حدودی این عدم تعادل، ناترازی و عدم یکپارچگی را جبران کند و سعی کرده است به نظام سیاستگذاری و برنامهریزی در سطح استان و سطح محلی کمک کند و در این حوزه نقشآفرین باشد.
در سال 1402 ایسپا توانست 44 طرح را در ستاد اجرا کند و حدود 95 هزار پرسشنامه را در کل کشور تکمیل نماید. به موازات این آمار، شعب استانی ایسپا نیز در سالی که گذشت موفق به تکمیل 500/131 پرسشنامه در سطح استانی و محلی شدند.
علیرغم تمام مشکلات و محدودیتهایی که در سطح استان برای اجرای طرحهای نظرسنجی و پیمایشهای اجتماعی وجود دارد، جهاددانشگاهی و ایسپا در میدان حضور دارد و کنشگری میکند. جا دارد از زحمات و اقدامات همه همکاران پر تلاش و دلسوز ایسپا در استانهای کشور که سهم مهم و کلیدی در توسعه و پیشرفت ایسپا داشتند و این شبکهسازی ملی ایسپا مرهون زحمات آنهاست، قدردانی کنم.
در نگاه کلان و عام، هدف ایسپا انعکاس صدای جامعه و رصد تغییر و تحولات ارزشی و نگرشی جامعه در جهت کمک به فرایند سیاستگذاری، تصمیمسازی و حکمرانی است. این هدف در سطح استانی هم پیگیری میشود و در واقع شعب استانی ایسپا سعی دارند در سیاستگذاریها و برنامهریزیهای عمومی و اجتماعی در سطح استانی بازیگرانی مستقل و اثرگذار باشند. هدف از برگزاری «جشنواره تحقیقات شعب ایسپا»، توانمندسازی شعب در راستای اجرای بهینه طرحهای پیمایشی و نظرسنجی در استان و کمک به نظام سیاستگذاری و تصمیمسازی در این سطح است.