به گزارش روابط عمومی ایسپا، ابراهیم متقی، استاد دانشگاه تهران در بخش اول نشست "انتخابات آمریکا و مساله سنجش افکار عمومی" که عصر روز چهارشنبه 28 آبان 1399 توسط ایسپا برگزار شد، گفت: انتخابات آمریکا تا سال ۲۰۱۲ فضای رسانهای و نظرسنجیاش ساده و قابل پیشبینی بود و موسسههای زیادی تلاش داشتند تا نقش افکار عمومی را در انتخابات نشان دهند. برای جامعه آمریکا هم فرق نمی کرد چه کسی پیروز باشد، چون جامعه آمریکایی به گونه ای است که باید برای آن رفاه و امنیت ایجاد کرد و روی برگه های انتخاباتی عنوان می شود که طرفدار کدام حزب و به چه کسی رای می دهید و هستند کسانی که طرفدار یک حزب هستند، اما به کاندیدای حزب مقابل رای میدهند.
وی گفت: از ۲۰۱۶ به بعد ساخت اجتماعی آمریکا به شدت قطبی شد و ناسیونالیسم رشد یافت. جامعه آمریکا از سال ۲۰۰۰ معطوف به مقوله هویت بوده است و حتی کتاب ارزشمند "چالش های هویت در آمریکا" از هانتینگتون میگوید جهان پساجنگ سرد چالش های بیشتری را برای جامعه آمریکا ایجاد کرده است.
وی با بیان اینکه در آمریکا چیزی به عنوان انضباط حزبی وجود ندارد و شخص ترامپ یک روزی عضو حزب دموکرات بوده است، افزود: اما شخصیت ترامپ به جمهوریخواهان نزدیک است و در نهایت هم به جمهوری خواهان می پیوندد. فوکویاما در کتاب هویت نشان داد که آمریکا دچار خلاء هویت است. اما هویت آمریکایی مربوط به چه کسانی است؟ فردی مثل ترامپ منادی ناسیونالیسم آمریکایی است.
این استاد دانشگاه اظهار کرد: هر چه قدر فضای اجتماعی گسترده تر باشد احساس ناامنی بیشتر و گرایش به رئیس جمهور مقتدر بیشتر می شود. یک رئیس جمهور مقتدر کسی است که می خواهد خود را بر ساختار اجتماعی و سیاسی حاکم تحمیل کند.
این استاد دانشگاه با طرح این پرسش که سنجش انتخابات در کجاها اهمیت دارد؟ افزود: در جاهایی که منطقه خاکستری است و تغییر می کند مثل پنسیلوانیا، جورجیا، فلوریدا و غیره. در غیر این صورت مشخص است که نیویورک با ۳۹ کارت الکترال به دموکرات ها رای می دهند.
متقی گفت: در ایالات خاکستری عمدتا تراکم جمعیت و مهاجرت بالاست از این مناطق حساسی هستند.
این استاد دانشگاه اظهار کرد: در ۲۰۱۶ سی ان ان تا شب قبل از انتخابات نگاهش این بود که هیلاری کلینتون با اختلاف بالا پیروز میشود در حالی که تصمیم نهایی در آمریکا و در انتخابات با کسانی است که وعده های آرمانی می دهند. مثل انتخابات دور قبل در ایران که خیلی از وعده های آقای روحانی آرمانی و فضای بسیار ایده آل را ایجاد می کرد. در ۲۰۱۶ هم بسیاری از آمریکایی ها قطعیت تصمیم گیری نداشتند و بسیاری تصمیم شان را تغییر دادند. ترامپ ۲۰۱۶ ساختار شکن بود و توانست نظر خیلی ها را تغییر دهد، او در اوایل ۲۰۱۹ بیکاری را به زیر ۳ درصد رساند که موفقیت بزرگی بود، اما در ۲۰۲۰ ترامپ هنوز ساختار شکن بود ولی با بحران های کرونا، بیکاری و هویت مواجه شد. بحران دیگر ترامپ این بود که حوزه ساختاری آمریکا دیگر تمایل نداشت ترامپ رئیس جمهور شود. در همین حال فضای آموزشی، مجازی، رسانه ای و حقوقی آمریکا هم نگذاشت بر جامعه الگوهای ایجاد وفاداری، هیجان و امید به آینده ترامپ غلبه کند و این سرنوشت عموما آدم های پوپولیست است. آنها در دوران خودشان ستایش می شوند اما تاریخ معلوم نیست چه قضاوتی درباره آنها می کند.
متقی تاکید کرد که طبقه متوسط در مناطق شرقی آمریکا احساس کرد ترامپ پاسخگو نیست و با قلدری می خواهد مسائل را حل کند و دنبال آن است هیجان ایجاد کند و وعده تو خالی می دهد. مثلا در بحث کره شمالی او به هیچ نتیجه ای نرسید. یا در بحث ایران به نتیجه نرسید در حالی که اگر می خواست کاری کند نباید یک مقام نظامی که برای ساختار اجتماعی و نظامی ایران مهم است و نماد پیروزی بر تروریسم در منطقه است را هدف قرار می داد.
این استاد دانشگاه گفت: در این دوره از رقابت های انتخاباتی آمریکا ضریب انحراف نظرسنجی ها بالا نبود. نتیجه ای که حاصل شد به نتیجه نظرسنجی ها نزدیک بود. نظرسنجی ها نه به لحاظ اعتبار خدشه ای در آن است نه پرسش های آماری که انجام دادند. البته فضای اجتماعی آمریکا ملتهب بود و این فضا بر رقابت انتخاباتی تاثیر گذاشت.
وی با اشاره به تاثیر رسانه و فضای مجازی در انتخابات امریکا گفت: ترامپ شدیدا ضد فضای مجازی است، چون این فضا واقعیت هایی را بازتولید می کند و با سرعت زیاد قالب های ذهنی شهروندان را در رقابت های انتخاباتی تغییر می دهد. عصر جامعه شبکه ای امید ها و خشم ها را بر اساس نمادهایی که در فضای مجازی تولید می شود شکل می دهد.
وی افزود: تکنیک های نظرسنجی در آمریکا جواب داده است و نتایج توانست با واقعیت ها تطبیق داشته باشد، اما ساخت اجتماعی در آمریکا در فضای هیجان و شبه بحران است و وقتی جامعه هم قطبی می شود این هیجان تشدید بیشتری پیدا می کند.
وی با بیان اینکه مجموعه های نظرسنجی چه در ایران و چه در آمریکا مساله اصلی شان این است که واقعا افکار عمومی مثل خمیر تولید اسباب بازی است یا نه؟ اظهار کرد: معتقدم انتخابات ۹۶ ایران نشان داد افکار عمومی مثل این خمیر هستند و به هر شکلی درمیآیند و در ارتباط با جامعه آمریکا هم این وضعیت وجود دارد. در حالی که شعار، ادبیات و تیپ، هوشمندی و صراحت ترامپ با ویژگی های فرهنگ و نخبگان آمریکایی تطبیق دارد ولی مردم به بایدن رای دادند. این در حالی است که اصولا جامعه آمریکایی دنبال مصلح نمی گردد آنها دنبال استاد دانشگاه و تئوریسین قوی نیستند، دنبال فردی هستند که اهل ریسک باشد و مرد خانواده و ترامپ این ویژگی ها را داشت. اما طبقه متوسط اجتماعی نسبت به سیاست و الگوی رفتاری ترامپ تردید پیدا کرده بود و جو سیاسی و رسانهای علیه ترامپ هم پیروز شد.
متقی با بیان اینکه فضای رقابتهای انتخاباتی بر فضای نظرسنجیها تاثیر میگذارد، گفت: اگر انتخابات در شرایط قطبی باشد فضای انتخابات را دچار نوسان می کند. در فضای انتخابات و جامعه قطبی، ضریب نظرسنجیها هم حساسیتش افزایش بیشتری پیدا میکند.
این استاد دانشگاه گفت: فضای جامعه آمریکا در مبهم است، نمیداند چه کسی است؟ و من فکر می کنم امروز چالش بیشتری در این باره دارند که "ما چه کسی نیستیم؟" بحران هویت زیر ساخت های جامعه آمریکا را انتقادی و گرایش به ناسیونالیسم اجتماعی را هم بیشتر کرده است.
وی درباره آرای خاکستری و نقش آنها در انتخابات گفت: در مناطق خاکستری الگوی رفتار سیکلی است. ایالتهایی که بایدن در آنها پیروز شد، همان ایالت هایی بودند که در ۲۰۱۶ در آنها ترامپ پیروز شده بود.
وی گفت: نقش طبقه متوسط را نه در ایران نه در آمریکا نباید دستکم گرفت. طبقه متوسط اراده اش این بود علیه ترامپ باشد و در مناطق حساس باید توجه بیشتری به این طبقه داشت چون در مناطق صنعتی شده هستند و تراکم جمعیت بالاست که می تواند یک نیروی تعیین کننده باشد.
به گزارش روابط عمومی ایسپا، در بخش دوم نشست "انتخابات آمریکا و مساله سنجش افکار عمومی" مهدی رفیعی بهابادی، سرپرست مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران(ایسپا) گفت: برخی موسسات نظرسنجی در آمریکا خیلی نزدیک توانستند برنده را تخمین بزنند و برخی دقیق تعیین کردند چه کسی برنده انتخابات است و برخی در آرای ترامپ کم برآوردی و برای آرا بایدن بیش برآوردی داشتند.
وی درباره چگونگی تفسیر نتایج انتخابات گفت: اینکه فکر کنیم اگر در نظرسنجی ها گفته شده است 48 درصد فلان کاندیدا رای میآورد، نباید انتظار داشت که در واقعیت دقیقا همین نتیجه به دست بیاید. اساسا چنین انتظاری از نظرسنجیها اشتباه است. چون نظرسنجی ها در فاصله اطمینان 95 و ضریب خطای 5 درصد اجرا می شود.
رفیعی درباره اینکه چرا برخی موسسات کم برآوردی درباره آرای ترامپ داشتند؟ خاطرنشان کرد: ما همیشه در نظرسنجی ها افرادی داریم که در تماس مراکز نظرسنجی با آنها تلفن را قطع می کنند یا به پرسشگر پاسخ نمی دهند. اما مهم است که این افراد جزو جامعه آماری تحلیل و بررسی شوند و در تفسیر نظرسنجی لحاظ شوند. اتفاقی که ممکن است در انتخابات آمریکا افتاده باشد این است که نرخ عدم همکاری گروه های مختلف در نظرسنجی در بررسی هر موضوع متفاوت بوده است. شاید درصد بیشتری از جمهوری خواهان تلفن را به روی موسسات نظرسنجی قطع کردند و حاضر به همکاری نشدند.
وی ادامه داد: برای کنترل این مساله اول باید در سرشماری یا تحقیقات پیشین هر کدام از این گروهها بررسی کرد چه درصدی از جامعه را طرفدارن جمهوری خواه و چه درصدی را دموکرات و سایر گروه ها تشکیل دادند و با این وزن دهی می توان به نتایج و درستی نظرسنجی ها اعتنا کرد.
سرپرست مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران(ایسپا) ادامه داد: نظرسنجیای معتبر است که روش ها و پرسشگران حرفه ای را به کار گیرد، با کمترین ریزش مخاطب مصاحبه کند و پاسخ بگیرد، اگر نرخ عدم همکاری زیاد باشد نتیجه نظرسنجی با واقعیت اختلاف زیادی خواهد داشت.
رفیعی گفت: مرکز تحقیقات "پیو" درباره خطای چند درصدی در آمارها گفته است، موسسات نظرسنجی از محاسبه دقیق "اشتیاق" رای دهندگان برای شرکت در انتخابات در این دوره ناتوان بودند. علاوه بر این احتمالا کرونا در این مساله بی تاثیر نبوده و بخش قابل توجهی از کسانی که در نظرسنجی ها گفته بودند با آرای پستی در انتخابات شرکت می کنند، شرکت نکردند و حضوری هم موفق به رأی دادن نشدند و میزان رای دهندگان به ویژه طرفداران بایدن بر خلاف نظرسنجی ها در واقعیت کمتر شد.
وی تصریح کرد: در فضای دو قطبی جامعه آمریکا انجام نظرسنجی سخت است. در عین حال فکر می کنم موسسات نظرسنجی توانستند نتایج خوبی در این دوره بگیرند.
رفیعی گفت: از این رو این فرضیه که برخی می گویند نظرسنجی ها از پس تبیین مسایل اجتماعی بر نمی آیند با توجه به موفقیت موسسات نظرسنجی ابطال می شود چرا که مؤسساتی هستند که نتیجه را دقیق تخمین می زنند. نظرسنجی در ایام انتخابات معیار مهمی برای موسسه های نظرسنجی است که چقدر درست و دقیق و منطبق با واقعیات عمل می کنند. وقتی در فضای سیاسی و حساس انتخاباتی برخی درست پیشبینی کردند پس در موضوعات غیرحساستر ابزار نظرسنجی می تواند برای شناخت واقعیتهای اجتماعی موثر باشد.