مصاحبه مهدی رفیعی بهابادی سرپرست ایسپا با روزنامه همشهری، 15 آبان 1399
موضوع نظرسنجی از افکارعمومی خصوصا در ایام نزدیک به انتخابات در ایالات متحده همواره یکی از مهمترین موضوعاتی بوده است که سپهر سیاسی این کشور را قبل از شروع رسمی کارزارهای انتخاباتی به خود مشغول میکند. اما آیا مؤسسات نظرسنجی در آمریکا موفق به پیشبینی آرای افکار عمومی در حمایت از کاندیداهای عمده انتخابات در این کشور شدهاند؟ در همین رابطه مهدی رفیعی بهابادی سرپرست ایسپا در گفتگو با همشهری در پاسخ به این سوال که چرا موسسات نظرسنجی در این دوره انتخابات آمریکا موفق عمل نکردند (همچنان که چهار سال پیش هم موفق عمل نکردند) و چرا نظرسنجی ها نمی توانند رفتار مردم را پیش بینی کنند گفت:
معتقدم این گزاره که مؤسسات نظرسنجی دیگر نمیتوانند رفتار مردم را پیشبینی کنند، گزاره درستی نیست. اگر چه ارزیابی دقیق نظرسنجی های انتخاباتی در آمریکا باید پس از اعلام نتایج نهایی و به صورت دقیق انجام شود اما به طور کلی می توان گفت در انتخابات اخیر آمریکا، بعضی از مؤسسات نظرسنجی به شکل قطعی ترامپ یا بایدن و پیروزی یکی از آنها را با اختلاف زیاد از یکدیگر پیشبینی نکردند. با بررسی آمارهایی که با عنوان نظرسنجی در جامعه رسانهای آمریکا منتشر شد، بهخوبی میتوان دریافت نظرسنجیهایی که از پیشتازی زیاد یکی از کاندیداها نسبت به کاندیدای دیگر خبر میداد، نه از سوی یک مؤسسه نظرسنجی معتبر بلکه از سوی مؤسساتی انجام شد که فعالیت اصلی و تخصصی شان نظرسنجی نیست. اعتقاد دارم مؤسساتی که به شکل تخصصی تر و با استفاده از معیارها و شاخصهای شناختهشده و علمی دست به نظرسنجی انتخابات اخیر آمریکا زدهاند، در کار خود موفق بودند به گونه ای که برخی از این مؤسسات حتی اختلاف رأی 1.5 درصدی ترامپ با بایدن در برخی ایالتها (مانند فلوریدا) را نیز بهدرستی تخمین زدند. درنهایت شاهد بودیم در آمار نهایی و براساس پیشبینیها در همین ایالت، ترامپ موفق به شکست بایدن با همان اختلاف رأی پیشبینیشده این مؤسسات نظرسنجی شد. این موضوع نشاندهنده دقت بالای نظرسنجی های حرفهای در این کشور است؛ چراکه میدانیم درصد خطای مؤسسات نظرسنجی بین یک تا 5درصد است و نداشتن خطا در برخی از نظرسنجیهای اخیر مؤسسات تخصصی نظرسنجی آمریکا، در برخی ایالت ها نشانه موفق بودن این مراکز در پیشبینی رفتار انتخاباتی مردم آمریکاست.
از سوی دیگر، در انتخابات اخیر شاهد فعالیت رسانهها و بنگاههای خبری در حوزه نظرسنجی از افکار عمومی بودیم، اما این مؤسسات خبری سازوکارها، معیارها و روش هایی که در حوزه نظرسنجی از آن استفاده کردند را به شکل شفاف اعلام نکرده و تنها به ارائه کلیاتی درباره نظرسنجیهای انجامشده خود اکتفا کردند. به این دلیل، نمیتوان به این نظرسنجیها به همین دلیل و همچنین بهدلیل وابستگیهای حزبی این رسانهها به افراد و گروه های سیاسی اعتماد کرد. در این میان، ممکن است برخی مؤسسات نظرسنجی حرفهای در آمریکا نیز اشتباهاتی در ارزیابی رفتار انتخاباتی مردم این کشور مرتکب شده باشند. می توان دلیل این موضوع را به صورت فرضیه در کتمان رأی واقعی برخی رأیدهندگان به ترامپ جستوجو کرد.
بهدلیل فشارهای سنگین و مخالفت عمومی جریان رسانهای آمریکا و جهان با ترامپ، بسیاری از شهروندان آمریکایی که تمایل به رأیآوری ترامپ داشتند، در پاسخ به افکارسنجیهایی که از سوی برخی مؤسسات در آمریکا درباره رأی خود داشتهاند، رأی خود به ترامپ را کتمان کرده و با این اقدام، برخی مؤسسات نظرسنجی حرفهای را به اشتباه انداختند.
با این حال معتقدم، حتی وجود یک یا چند نظرسنجی اشتباه نباید سبب زیر سوال رفتن اعتبار و ارزش نظرسنجی شود و عملکرد این ابزار را در ارزیابی رفتارهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و مانند آن نباید زیر سؤال برد. بر این باورم با وجود همه سختگیریها و رعایت همه استانداردهای علمی و تحقیقاتی، وجود خطا در نظرسنجی موضوعی محتمل است و این خطا با فشردهشدن رقابت های انتخاباتی و گستردگی دایره نظرسنجی از افراد رخ خواهد داد. در چنین شرایطی باید بپذیریم حتی شکست یک مؤسسه نظرسنجی در ارزیابی رفتار افراد به معنای شکست اصل نظرسنجی از افکار عمومی نیست و نباید آن را به جهان و کشورهای دیگر و سایر موسسات تعمیم داد.