یادداشت منتشر شده از محمد عاملی پژوهشگر ایسپا در روزنامه اعتماد، 24 خرداد 1399
تغييرات به وجود آمده از شيوع ويروس كرونا بيشباهت به يك سونامي با ابعاد جهاني نيست. تغييرات گستردهاي كه همه ابعاد حيات اجتماعي را متاثر از خود ساخته است. اگرچه توجهات بيشتر بر پيامدهاي اقتصادي و سياسي اين بيماري عالمگير متمركز بود اما تاثيرات گسترش اين ويروس ابعاد خردتر زندگي اجتماعي و به صورت خاص زندگي روزمره مردم را نيز متاثر از خود ساخته است؛ موضوعي كه به دليل اهميت كمتر آن به نسبت مسائل سياسي و اقتصادي اغلب كمتر بدان توجه ميشود. به همت مركز افكارسنجي دانشجويان ايران (ايسپا) هشت موج نظرسنجي تاكنون صورت گرفته كه از رهگذر آن ميتوان تا حد قابلتوجهي از وضعيت مردم در روزگار شيوع كرونا مطلع شد. در اين نوشتار نيز هدف ما نشان دادن زندگي مردم و نحوه انطباق آنها با اين شرايط بغرنج و پيچيده غيرمترقبه است. دادههاي بهكار رفته در اين نوشتار محصول هفت موج نظرسنجي است كه از تاريخ 12 اسفند 1398 تا 4 ارديبهشت 1399 توسط ايسپا انجام شده است؟ دادههايي كه به كمك آن ميتوان درك مناسبي از زندگي روزمره مردم ايران به دست آورد و همه اين اطلاعات ميتواند پاسخي باشد به اين سوال؛ مردم ايران دوران كرونايي خود را چگونه ميگذرانند؟ ابتدا به سراغ فعاليتهاي معمول مردم در اين دوران خواهيم رفت و از زبان پاسخگويان به اين پرسش پاسخ خواهيم داد كه زندگي روزمره و عادي مردم در اين دوران چه تغييراتي را پذيرفته و بحران پيش رو چه تاثيري در رويههاي معمول زندگي روزمره مردم گذاشته است. زندگي روزمره آنچنان كه از نامش مشخص است اشاره به روند معمول و رويهمندي از زندگي است. مهمترين ويژگي اين روالمندي شرايط به ظاهر عادي است كه بر آن حكمفرماست. اما آنچه اين روزها شاهد آن هستيم به تعليق درآمدن اين روال و به وجود آمدن تغييراتي اضطراري در آن است. شايد بتوان براي اين وضعيت به وجود آمده تا حدي اصطلاح شكنندگي واقعيت يا بريچينگ (breaching) را مناسب دانست. شكنندگي و تعليقي كه به دليل ايجاد اختلال در روال معمول زندگي روزمره به وجود آمده است. در يكي از نظرسنجيهاي انجام شده از مردم پرسيده شده است «در ايام تعطيلات عيد و تعطيلاتي كه به خاطر كرونا بعد از آن بود در منزل بيشتر مشغول چه كارهايي بوديد؟» هر پاسخگو مجاز به اشاره به سه مورد از گزينهها بوده است. پاسخگويان به ترتيب به موارد زير اشاره كرده بودند؛
تماشاي تلويزيون (63.8)، انجام كار در منزل (43.2)، حضور در فضاي مجازي (25.3)، مطالعه كتاب (25.0)، گفتوگوي خانوادگي (21.6)، تماشاي فيلم از طريق شبكه نمايش خانوادگي (21.6)، بازي سرگرمي (11.8)، بازي با موبايل و كامپيوتر (7.0)، يادگيري كار يا مهارتهاي جديد (5.7) و ساير (24.0). با استناد به دادههاي به دست آمده ميتوان گفت كماكان اشكال مرسوم و معمول گذران اوقات فراغت در ميان مردم وقت بيشتري را به خود اختصاص داده است. همچنان تلويزيون به عنوان مهمترين ابزار رسانهاي و سرگرمي، در خانهها جولان ميدهد و با فاصله زيادي از ساير رسانهها و ابزارهاي سرگرمكننده اوقات بيشتري از شهروندان را به خود اختصاص داده است. اگرچه مدت زمان استفاده از تلويزيون بين مردان و زنان يكسان نيست اما كمي (3درصد) زنان بيشتري وقت خود را به تماشاي تلويزيون اختصاص دادهاند. ميزان حضور مردان در فضاي مجازي نيز بيشتر از زنان بوده است و از اين حيث نمره مردان 8درصد بيشتر از زنان بوده است. گفتوگوي خانوادگي اگرچه مطابق با كليشههاي فرهنگي امري بيشتر زنانه تلقي ميشود اما مردان بيشتري (3درصد) وقت خود را مصروف به اين امر كردهاند. اما بيشترين فاصله در بين امور جاري در خانه بين زنان و مردان انجام كار خانگي است. كاري كه مطابق با قراردادي نانوشته امري بيشتر زنانه تصور ميشود. مطابق با دادههاي به دست آمده 65.8 زنان و 21درصد مردان در اين دوران وقت خود را صرف انجام كار خانگي كردهاند.
در يكي از سوالات ديگر از مردم پرسيده شده بود «در يك هفته گذشته خود شما براي چه كارهايي از منزل خارج شدهايد؟» فقط 20.8درصد افراد در پاسخ گزينه «اصلا از خانه خارج نشدهام» را انتخاب كردهاند. با اين تفسير تقريبا 80درصد افراد لااقل براي يكبار از خانه خارج شدهاند. اما خروج از منزل بيشتر براي انجام چه كاري صورت ميگرفته است. طبق نتايج نظرسنجي به ترتيب بيشترين دليل خروج از منزل بنا به دلايل زير بوده است:
خريد مايحتاج روزانه (57.8)، فعاليت شغلي (21.0)، مراجعه به داروخانه، درمانگاه يا بيمارستان (15.7)، امور بانكي (8.5)، هواخوري يا خيابانگردي (6.8)، مهماني و ديد و بازديد (3.5) و درنهايت آرايشگاه (1.3).
به نظر ميرسد مردم فقط براي انجام امور ضروري از خانه خارج شدهاند و تا حد زيادي ملاحظات دوران قرنطينه را رعايت كردهاند. موارد غيرضروري مثل گردش و هواخوري (6.8) و مهماني (3.5) درصد كمي را به خود اختصاص داده است. نكته مهم ديگر تفاوت آشكار در رفتارهاي افراد براساس مناسبات جنسيتي است. به عنوان مثال 35.3درصد مردان براي فعاليت شغلي از خانه خارج شدهاند در حالي كه اين رقم براي زنان فقط 7.0درصد بوده است. حتي خريد روزانه كه در شرايط عادي معمولا توسط زنان صورت ميگيرد در اين روزها بيشتر توسط مردان انجام ميشود. مطابق با اين نظرسنجي 69.7درصد مردان پاسخگو و 47.0درصد زنان در اين ايام براي خريد از خانه بيرون رفتهاند. در مراجعه به بانك نيز كم و بيش اين تفاوت اما با درصد تفاوت كمتري خود را نشان ميدهد. 11.3درصد مردان و 5.9درصد زنان براي انجام كار بانكي از خانه خارج شدهاند. اين تفاوت در مراجعه به بيمارستان (16.9درصد مردان و 14.8درصد زنان) نيز خود را نشان ميدهد. حتي در گردش و هواخوري نيز درصد مردان (8.9) بيشتر از زنان (5) گزارش شده است. تنها موردي كه در آن با اندكي تفاوت بيشتر از مردان از خانه خارج شدهاند، ديد و بازديدهاي فاميلي و مهماني است كه 4درصد زنان و 3درصد مردان به خاطر آن از خانه خارج شدهاند. شايد بتوان يكي از دلايل ابتلاي بيشتر مردان به ويروس كرونا و همينطور تعداد بيشتر مرگ و ميرشان را مرتبط با همين فعاليتهايي دانست كه بيشتر مردان آن را بيرون از خانه انجام ميدهند. به نظر ميرسد مانند خيلي از شرايط بحراني مشابه (جنگ، مهاجرت، سيل، زلزله و...) مسووليتپذيري بيشتر مردان آنان را بيشتر در معرض خطر قرار داده است.
تاثير قرنطينه بر مناسبات خانوادگي
مجاورت، تضاد ايجاد خواهد كرد. جمله كليدي «لوييس كوزر» در توضيح علت شكلگيري تضاد اجتماعي بين انسانها. ظاهرا حضور طولاني اعضاي خانواده در خانه خالي از تنشهاي معمول بين زنان و شوهران، والدين و فرزندان و فرزندان با يكديگر نبوده است. دلايل زيادي را ميتوان براي اين مساله برشمرد كه شايد مهمترين آن به وجود آمدن تغييرات ناخواسته در روال عادي زندگي و به دنبال آن برهم خوردن مناسبات معمول بين همسران بوده است. گو اينكه انطباق با شرايط جديد خالي از اصطكاكهايي بين اعضاي خانواده نبوده است. بدون شك اضطراب ناشي از خطر ابتلا به ويروس كرونا، اخبار ناخوشايند از رسانهها و در عين حال زندگي شبه امنيتي و توام با احتياط افراد در دوران قرنطينه، باعث افزايش تنشهاي خانوادگي شده است. آمار مشخصي از ميزان اين تنشهاي در كل كشور در دست نيست، اما در يكي از نظرسنجيهاي انجام شده توسط مركز افكارسنجي دانشجويان ايران (ايسپا)، موضوع منازعات خانوادگي مورد پرسش مخاطبان قرار گرفته است. در يك سوال از مخاطبان پرسيده شده است «حالا كه مردم بيشتر در خانه ماندهاند، بين بعضي خانوادهها اختلافات و دعوا و مرافعه، زياد شده است، در خانواده شما چنين مشكلاتي پيش آمده است» كه 15.8درصد به اين سوال جواب مثبت (بله) دادهاند و 84درصد نيز جوابشان منفي (خير) بوده است. نخستين نتيجهاي كه ميتوان از نسبت بين اين دو پاسخ گرفت، پايين بودن ميزان تنشهاي خانوادگي است. به عبارت ديگر برخلاف اغراقهايي كه در ابتداي امر (احتمالا به تاثير از آمار كشورهاي ديگر) به وجود آمد ميزان تنشهاي خانوادگي چندان هم زياد نيست. اما نكات ديگري نيز از نتايج اين پرسش به دست آمده كه ميتواند بخشي از زواياي پنهان مناسبات اجتماعي را براي ما آشكار كند. نخست اينكه تفاوت چنداني از اين حيث (تنش خانوادگي) بين مردان و زنان وجود ندارد. 14.2درصد مردان و 17.4درصد زنان پاسخشان به سوال مثبت (بله) بوده است. در مورد افراد متاهل و مجرد نيز تفاوت معناداري از اين حيث وجود ندارد. 14.6درصد افراد مجرد و 16.5درصد افراد متاهل تنش خانوادگي را تجربه كردهاند. در بين افرادي كه اظهار كردهاند 64.4درصد منازعات خانوادگي سهم جدال زن و شوهري (پدر و مادر)، 32درصد جدال والدين و فرزندان و 31.6درصد نيز جدال بين فرزندان بوده است.
17.3درصد كساني كه خانهشان كمتر از 70 متر بوده و 17.83درصد كساني كه مساحت خانهشان بين 70 و 100 متر بوده، در دوران قرنطينه خانگي تنش خانوادگي را تجربه كردهاند. در مقابل 13.5درصد افرادي كه مساحت خانهشان بين 100 تا 130 متر و 13.6درصد كساني كه مساحت خانهشان بالاي 130 متر بوده، شاهد منازعات خانوادگي بودهاند. علاوه بر مساحت، فضا و معماري داخلي خانه و مهمترين شاخص آن، تعداد اتاقهاي يك واحد مسكوني نيز بر نوع مناسبات تاثير داشته است. به عنوان مثال افراد ساكن در خانههاي داراي يك اتاق (در اصطلاح يك خوابه) 18.2درصد و افراد ساكن در خانههاي داراي 2 اتاق 15.2درصد و درنهايت افراد ساكن در خانههاي 3 اتاق 12.2درصد تجربه تنش خانگي داشتهاند. به خوبي ميتوان كاهش پلكاني منازعات خانوادگي در خانههاي داراي اتاقهاي بيشتر را نشان داد.