به گزارش روابط عمومی ایسپا، مهدی رفیعی بهابادی، سرپرست مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران(ایسپا) در قالب یادداشتی به ارائه توضیحاتی درباره تاثیر بحران شیوع کرونا بر اعتقادات مذهبی مردم پرداخته است.
«در چند ماهی که از شیوع ویروس کرونا میگذرد تحلیل های زیادی در خصوص تأثیر کرونا بر آینده جهان نگاشته شده است. از پیامدهای کرونا بر آینده اقتصاد جهان گرفته تا تأثیرات کرونا بر مؤلفههای اجتماعی و جمعیتی و رفتار زیست محیطی شهروندان و سیاستهای دولتها در این زمینهها تا برخی پیامدهای فرهنگی کرونا از جمله تأثیر آن بر جایگاه دین در جامعه پساکرونا. بسیاری از این تحلیل ها بیش از آنکه ناشی از واقعیت های جاری جامعه باشد برگرفته از ذهنیت نویسندگان است گرچه برخی تحلیل ها نیز ضمن توجه به یافته های تجربی به بررسی تأثیرات کرونا بر آینده جهان پرداخته اند.
یکی از ادعاهایی که طی این مدت مطرح شده است تأثیر بحران کرونا بر چهره دین و دگرگونی آن است. برخی نویسندگان با این استدلال که مذهب نتوانست به حل بحران کرونا در جهان کمک کند آواز پیروزی علم بر دین سر داده و مدعی شده اند این امر ممکن است حتی به کاهش تعداد پیروان و معتقدان منجر شود.
البته رویارویی علم و دین در ادبیات این حوزه داستانی دیرینه دارد. بسیاری از نظریه پردازان پدیده سکولاریزاسیون بر این عقیده بودند که با گسترش علم، روند اهمیت دین و اعتقادات دینی و به تبع آن مشارکت دینی روندی نزولی خواهد پیمود. به عنوان مثال ماکس وبر با آن که ظهور سرمایه داری را به ریشه های دینی و آموزه های آیین پروتستان نسبت داد اما معتقد بود با ظهور مدرنیته، ریشه های مذهبی آن خشکانده خواهد شد و دنیای مدرن را «عصر بدون خدا و پیغمبر» می نامید که در آن جریان عادی زندگی روزمره، دین را به مبارزه دعوت میکند. از نظر وبر علم گرایی بخش مهمی از فرایند دین زدایی را رقم زده است که البته وی از جمله نظریه پردازانی است که به این فرایند به دیده بدبینی مینگریست که جامعه نوین را به قفسی آهنین مبدل کرده است. در بین نظریه پردازان متأخر نیز بسیاری از نظریه پردازان هوادار همین رویکرد هستند. به عنوان مثال استیو بروس معتقد بود فناوری با کاهش زمینه توسل مردم به دین نقش نیرومندی در سکولاریزاسیون داشته است. انباشت تدریجی معرفت علمی به مردم قدرت فهم و تسلط بر حیطه هایی را می دهد که روزگاری رازآلود بودند پس نیاز و مجال توسل به دین به تدریج فروکش میکند. البته بروس تأکید میکند که علم و فناوری آتئیست (ملحد) خلق نمی کند بلکه صرفاً از بسامد و جدیت دینداری میکاهد. او بر این باور است که فناوری مدرن به انسان یک آگاهی فناورانه می بخشد یعنی شیوه خاصی از اندیشه که فارغ از میزان ادراکمان از آن به راحتی با امر قدسی آشتی نمی یابد.
با این حال در همان جهان غرب نیز این نظریه ها به بوته نقد گذاشته شد. به عنوان نمونه پیتر برگر که خود در دهه ۱۹۶۰ از مدافعان پرشور تز سکولاریزاسیون بود دو دهه بعد به کلی منکر وجود جریان سکولاریزاسیون (البته به جز چند استثنا) شد و تا آنجا پیش رفت که ضمن حمله به دانشگاهیان و مؤسسات تحقیقاتی که پروژه های با هزینه های هنگفتی را صرف پدیده بنیادگرایی می کنند چنین نوشت «آن چه نادر است پدیده بنیادگرایی نیست بلکه آگاهی و علم ماست که ناقص و ناکافی است، پدیده ای که درک آن مشکل است روحانیون ایران نیستند بلکه اساتید دانشگاهی آمریکا هستند که در این زمینه منفعل عمل کرده اند..... جهانی که در آن زندگی می کنیم به جز چند استثنا همانند گذشته و حتی در برخی مناطق بیشتر از گذشته دینی است....چیز غیرعادی که نیاز به تبیین داشته باشد وجود ندارد. عواطف عمیق دینی همواره وجود داشته اند این فقدان آن هاست که نیازمند تبیین است. برای جامعه شناسی دین، دانشگاه شیکاگو موضوع جالب تری از مدارس دینی قم است.... انگیزه دینی یعنی جستجو برای معنا ویژگی جاودانه انسانیت بوده است. از بین بردن این انگیزه مستلزم چیزی شبیه به دگرگونی نوع انسان است از این رو انگیزه دینی تاکنون از بین نرفته و در آینده نزدیک هم احتمال از بین رفتن وجود ندارد.... کسانی که در تحلیل خود از امور معاصر نقش دین را به حساب نمی آورند با این کار خود را به مخاطره میاندازند».
اما اگر بخواهیم به جامعه ایران بپردازیم می توان با اطمینان خیلی زیاد و با استناد به نتایج نظرسنجی ها و پیمایش های متعدد اثبات کرد حداقل در حوزه دینداری فردی و رابطه انسان با خداوند، پیشرفت علم هرگز نتوانسته در رابطه انسان ایرانی با خداوند خدشه وارد نماید. آخرین پیمایش های موجود در کشور حاکی از آن است که کماکان و مانند گذشته بیش از ۹۰ درصد مردم ایران به خدا و معاد اعتقاد دارند. در بعد رابطه شخصی انسان با خداوند بیش از ۸۵ درصد مردم احساس نزدیکی به خداوند می کنند و بیش از ۸۵ درصد نیز از کسانی که به پیامبر و قرآن توهین می کنند به میزان زیادی متنفرند.
نتایج جدیدترین نظرسنجی مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) که در خصوص شیوع ویروس کرونا در سطح ملی و در تاریخ ۲۴ تا ۲۷ فروردین ۱۳۹۹ انجام شده است، نشان میدهدکه در پاسخ به این سؤال که «اهمیت دین و خداوند در این مدت شیوع کرونا برای شما نسبت به قبل چه نغییری کرده است؟» ۴۷ درصد مردم ایران گفته اند اهمیت دین و خدا در این مدت برایشان بیشتر از قبل شده و ۴۸.۴ درصد نیز گفته اند از این نظر تغییری ایجاد نشده است. فقط ۳.۵ درصد مردم گفته اند اهمیت دین و خداوند برایشان کمتر از قبل شده است. ۵.۳ درصد مردان و ۱.۷ درصد زنان گفته اند اهمیت دین و خدا برایشان کمتر از قبل شده است. افراد گروه سنی جوان که نسل جدید هستند و طبق برخی نظریات مستعد تغییر بیشتری هستند ۴۱.۵ درصد گفته اند اهمیت دین و خدا برایشان بیشتر شده و ۵۳.۲ درصد نیز گفته اند تغییری ایجاد نشده است. ۵.۴ درصد نیز گفته اند کمتر شده است. در مقابل در گروه سنی بالای ۵۰ سال ۴۸.۵ درصد گفته اند اهمیت دین و خدا برایشان بیشتر شده و فقط ۱.۶ درصد گفته اند کمتر شده است.
یکی از مدعاهای نظریه سکولاریزاسیون این است که با افزایش سطح تحصیلات پتانسیل سکولار شدن و افول دینداری بیشتر وجود دارد. نتایج نظرسنجی نشان دهنده آن است که در بین افراد دارای تحصیلات کارشناسی ارشد و دکتری نیز ۳۶.۷ درصد گفته اند اهمیت دین و خدا برایشان بیشتر از قبل شده، ۵۹ درصد گفته اند تغییری نکرده و فقط ۴.۳ درصد گفته اند کمتر شده است. عده دیگر از نظریه پردازان معتقدند رفاه اقتصادی امنیت فرد را بالا برده و نیاز به توسل به نیروهای ماوراءالطبیعی را کمتر می کند. در بالاترین سطح اقتصادی جامعه طبق نظرسنجی ۳۵.۹ درصد مردم گفته اند اهمیت خدا و دین برایشان بیشتر شده، ۵۹.۵ درصد گفته اند تغییری نکرده و ۴.۶ درصد گفته اند کمتر شده است.
در سؤال دیگر این نظرسنجی هشت مکان یا فعالیتی که در ایام شیوع کرونا تعطیل شده برای پاسخگویان ذکر شده و از پاسخگویان خواسته شده بگویند ترجیح میدهند کدام یک از این مکان ها زودتر بازگشایی شود. در این سؤال پاسخگویان می توانستند ۳ گزینه را انتخاب کنند. نتایج نظرسنجی نشان میدهد اماکن مذهبی و زیارتی هم ردیف با مراکز تجاری و خرید با ۳۳ درصد در صدر انتخاب و ترجیح مردم برای بازگشایی و رفع محدودیت بوده است و نکته قابل توجه این است که این میزان تقریباً به نسبت مساوی بین همه گروه های جنسی، سنی و تحصیلی وجود دارد.
با این وجود برای بررسی تأثیر کرونا بر پایبندی دینی مردم لازم است در چند ماه آینده برخی شاخص های دینداری مورد سنجش قرار گرفته و با پیمایش های قبلی مورد مقایسه قرار گیرد تا از این طریق سیر تحولات احتمالی بهتر مورد بررسی و واکاوی قرار گیرد.
اما همین نتایج فعلی نیز نشان میدهد تحلیل هایی که ظهور پدیده های موقتی مانند شیوع ویروس کرونا را باعث بروز تغییراتی عمیق در فرهنگ جامعه می دانند درک درستی از فرهنگ به طور عام و دین به طور خاص ندارند.
نگارنده منکر وجود تغییراتی در نوع و سبک دینداری در زمانه فعلی (البته نه به خاطر شیوع کرونا بلکه به خاطر تغییرات نسلی) به ویژه در بین گروه های جوان تر جامعه نیست بلکه معتقدم هسته سخت دینداری که همانا اعتقادات افراد و رابطه انسان با خداوند است بعید است در آینده بلند مدت نیز دچار تغییرات جدی شود.