«انتظار افکار عمومی در سال 97»
پیام افکار عمومی: تفاهم سیاسی، عزم نهادی
سال 96 از جمله سالهایی بود که با توجه به رویدادهای حادث در آن، مراجعه به افکار عمومی در ایران به کرّات اتفاق افتاد و تصویر جامعه ایران را در نیمه دهه 90 به خوبی نشان میدهد. دو رویداد مهم «انتخابات سال 96» و «اعتراضات دیماه 96» از جمله رویدادهای مهم سیاسی ایران 96 بود که اهمیت توجه به افکار عمومی را مضاعف میکند. اکنون که دوران انتخابات و رقابتهای سیاسی تمام شده است جریانهای سیاسی باید سوال کنند که انتظار عموم شهروندان در دوران پساانتخابات و سالهای آینده چیست؟ و آنها چه انتظاری از جریانهای سیاسی و حتی قوای سه گانه دارند؟ تغییر رفتار و داشتن عزم جدی برای تحقق اهداف توسعهای کشور، امری است که اتخاذ چنین رویّهای را باید یک امر بدیهی تلقی کرد و در عین حال باید با جدیت آن را پیش برد. رهبران جریانهای سیاسی اگر به نتایج نظرسنجیهای مختلف ایسپا چه در دوران پیشاانتخابات و چه در دوران پساانتخابات و اعتراضات دیماه مراجعه کرده باشند مشاهده میکنند که دغدغه اصلی مردم چیست و آنها چه انتظاری دارند؟ اگر به برخی از یافتههای نظرسنجیهای ایسپا در سال 96 نگاه کنیم این دغدغه براحتی قابل تشخیص است. از همان ایام انتخابات اکثر مردم «راستگویی» و «مدیر بودن» را دو ویژگی مهم رئیس جمهور منتخب میدانستند، یعنی مردم از وقوع و وجود دو پدیده مهم در جامعه (دروغ و مدیریت ضعیف) طی یک دهه اخیر ناراضی بودند. با توجه سیستماتیک شدن چنین پدیدههایی، انتظار اجتماعی و افکار عمومی این است که باید عزم نهادی و سیاسی برای تقویت راستگویی و مدیریت قوی و صحیح شکل بگیرد.
در بیشتر نظرسنجیها، همواره موضوعات اقتصادی، مهمترین دغدغه مردم بوده است که در نظرسنجی دی ماه ایسپا نیز، قریب 70 درصد به این موضوعات (گرانی، بیکاری و سایر مشکلات اقتصادی) اشاره کردهاند. نامگذاری سال با محوریت «اقتصادی» توسط رهبری نظام در چند سال اخیر نیر معطوف به این دغدغهها است. با توجه به چنین شرایطی، اجماع عمومی بر آن است که چنین وضعیتی باید سامانمند شود که بیش از 60 درصد مردم در نظرسنجی اخیر ایسپا، معتقدند وضع موجود با انجام برخي اقدامات، قابل اصلاح است. شایان ذکر است که درصد قابل توجهی از مردم در خصوص نوع اقدام اساسی برای حل مشکلات کشور، به تفاهم بین جناحهای سیاسی بر سر منافع ملی و تنشزدایی در روابط بین المللی اشاره کردهاند.
بنابراین نقشه راه و افق جریانهای سیاسی و نهادهای دولتی و غیر دولتی را براحتی میتوان از قِبل یافتههای نظرسنجیهای معتبر کشور پیدا کرد. در چنین شرایطی، جریانهای سیاسی اگر بیشترین وقت خود را به جای کوبیدن بر طبل مخالفت و سنگاندازی و یأس در جامعه، بر «به رسمیت شناختن دغدغههای افکار عمومی و حل این دغدغهها و مشکلات کشور» و «شکلگیری گفتمانِ مشترک و توافقی» صرف کنند، سریعتر میتوان در حل مسائل مختلف کشور گامهای مؤثر برداشت. گر چه در حل مسائل کشور اختلافنظرهای زیادی وجود دارد اما نیل به گفتمان مشترک در مسیر توسعه کشور امری ضروری است که جریانهای سیاسی نیز میبایست به عنوان حلقههای واسط بین دولت، حکومت و تودههای مردم این مسیر را تسهیل کنند. از آنجا که کارویژهها و کارکردهای احزاب واقعی، همواره موجب ثبات سیاسی و امنیت در هر نظام سیاسی است لذا انتظار میرود نمایندگان جریانهای سیاسی در همین راستا عمل کنند که البته این کارکرد، نباید نافی نقد سازنده عملکرد نهادهای دولتی و حکومتی باشد. به هر حال، هر گونه ضعف در عملکردها و فساد در سیستمهای دولتی، حکومتی و غیر دولتی، از تهدیدهای تدریجی ثبات سیاسی و مشروعیت سیاسی نظام قلمداد میشود که نقش جریانهای سیاسی را در برخورد با این مسائل پررنگتر میکند. بنابراین جریانهای سیاسی به گونهای عمل کنند که ذهنیت افکار عمومی نسبت به دغدغه آنها تغییر یابد یعنی دغدغه کسب قدرت سیاسی توسط جریانهای سیاسی، جای خود را به پیگیری مطالبات عمومی در میان عموم شهروندان بدهد. بنابراین در یک جمعبندی میتوان انتظارات ذیل را در آینه افکار عمومی مشاهده نمود:
- به رسمیت شناختن دغدغهها و مسائل افکار عمومی
- عزم جدی دولت و نمایندگان اصلی جریانهای سیاسی برای حل مشکلات متکثّر کشور
- شکلگیری گفتمان مشترک در فضای عمومی جامعه جهت حل مسائل کشور
- توجه به اخلاقیات و عدالت توسط منادیان و مسئولان و شیوع آنها در جامعه
- نقد سازنده و تقویت فرهنگ انتقادی بجای تخریب و تضعیف مخالفان در کنار شفافسازی مواضع و واقعیتهای جامعه
یادداشتی از: معصوم آقازاده، پژوهشگر ایسپا