تحلیلی بر رفتار انتخاباتی مردم ایران
همیشه جزو سئوال برانگیزترین و مساله برانگیزترین تحلیل های اتفاقات اجتماعی بوده است. مسئولان و سیاستمداران، اصحاب رسانه و حتی بسیاری از اصحاب علوم اجتماعی در ایران همواره بر عدم تعیّن و پیشبینی ناپذیر بودن رفتار انتخاباتی مردم ایران تاکیده کردهاند. اگر این مطلب را قبول کنیم یعنی قبول کرده ایم که ایران و ایرانی تافته ای جدابافته است و رفتار مردم در این خطّه با الگوهای عقلانی حاکم در سایر کشورها تفاوت جدی دارد. همچنین اصرار و تاکید بر این امر در سطح خارج از علم، علوم انسانی و اجتماعی را به انزوا می برد چرا که متهم به ناتوانی فهم و درک جامعه است و در سطح داخل علم نیز تأکید بر زوایای پنهان رفتار مردم ایران باعث به عرصه آمدن نظریات ذاتگرایانه پیرامون جامعه ایرانی خواهد بود.
به عنوان نمونه بیان شده که حضور روح استبداد شرقی در ایران باعث تقدم کنش ههای احساسی به جای کنش های عقلانی است و از این جهت ایران یک «جامعه کوتاه مدت» و «جامعه کلنگی» است که فهم و پیش بینی رفتار انتخاباتی در آن دشوار است.(کاتوزیان) برخی از صاحب نظران انتخابات در ایران را با پدیده «کاتاستروف » یا «رویدادگی» تحلیل نموده اند.(رنانی، خانیکی و محبیان) این تئوری که از ریاضی وارد علوم اجتماعی شده است به تبیین مکانیزم تغییرات ناگهانی و ناپیوسته اشاره می کند و در علوم اجتماعی به پدیده های شورشی سریع نسبت داده شده است. با اتکا به این نظریه می توان گفت مجموعه از نارضایتی ها و ناخوشی ها در یک جامعه مانند افزایش فشار روانی و نارضایتی مردم یک کشور، تغییرات آنی و ناگهانی را به وجود خواهد آورد. برخی نیز با اتکا به نظریه «خلقیات منفی ایرانیان» تلاش در تبیین عدم تعیّن رفتار انتخاباتی مردم ایران داشته و پنهانکاری، هیجانپذیری بالا و نفوذ عناصر عاطفی در لایه های مختلف اجتماعی(فراستخواه) و نیز فقدان حافظه تاریخی ایرانی و دستکاری تعمدی آن(افروغ) را از دلایل این امر برشمرده اند. همچنین فشردگی تغییرات اجتماعی، سطح پائین بی اعتمادی اجتماعی و ناپیوستگی گروههای مرجع و مردم(خانیکی) نیز از دلایلی است که در این زمینه برشمرده شده است. ماهیت معماگونه رفتار مردم در ایران(کچویان) و نیز پیچیدگی رفتار مردم(حاضری) از مواردی است که بر احساسی بودن و عدم تبیین عقلانی رفتار انتخاباتی تاکید می نماید و لذا عناصر غیرعقلانی در تبیین وارد می شود.
اما به نظر می رسد که با توجه به نظرسنجی های انتخاباتی در ادوار گوناگون بتوان منطقی در رفتار انتخاباتی مردم ایران استخراج نمود که حاصل کنش جمعی آنان است. البته منطق کنش کمتر شناخته شده است چون در این شرایط کمتر به تحقیقات انضمامی پرداختهاند و کمتر کسی حین و بعد از انتخابات به سراغ مطالعه این موضوعات رفته است. البته «عملکرد آرشیوی» مراکز و موسسات نظرسنجی در دوره های پیشین نیز بر این فضا دامن زده است.
کنش جمعی با تمایز دو مفهوم «عقلانیت ابزاری » و «عقلانیت شناختی » توسط «ریمون بودون» نضج تازه گرفته است و نظریه او را از عقلانیت ابزاری ارتقا داد. در واقع عقلانیت شناختی معطوف به هزینه ـ فایده نیست بلکه مقبولیت در محدوده شناختی کنشگر و ارزشهای او تعریف میشود. با تاکید بر عقلانیت شناختی از سود-هزینه صرف فاصله گرفته و به این باید توجه کنیم که چگونه در ذهن کنشگران توجه به حرکت به سمت «خیر جمعی» و فاصله گرفتن و زدودن «شر جمعی» شکل می گیرد. کنشگران به این باور می رسند که علاقهمند به برخورداری از نفعی هستند و میدانند، به تنهایی قادر به به دست آوردن آن نیستند. این موارد می تواند منبعث از نیازهای درونی کنشگران، هنجارهای چند سویه کنشگری و نیز هویتهای جمعی کنشگران باشد. برای رسیدن به این نقطه، موارد ذیل می بایست محقق شود:
1- زمینه ساختاری: ساختار جامعه باید به گونهای باشد که شکل خاصی از کنش جمعی در آن به وقوع بپیوندد. به عنوان نمونه در جامعهای که اعتراض و تظاهرات در آن به طور نسبی ممنوع است و در ایام انتخابات با آزادی نسبی کنشگران عرصه بروز پیدا می کند زمینه ساختاری کنشگری منطقی و عقلانی تحقق می یابد.
2- فشار ساختاری: هنگامی که فشاری بر جامعه تحمیل میشود مردم اغلب برای یافتن راه حل پذیرفتنی به همکاری با هم ترغیب میشوند. به عنوان نمونه نتایج پیمایش ملی ایسپا با عنوان «عوامل مؤثر بر ایجاد فشار روانی در بین مردم ایران» به خوبی نمایان می نماید که از بین 22 عامل تاثیرگذار بر استرس مردم ایران، تورم و هزینههای زندگی با میانگین 4.1 از 5 مؤثرترین عامل در کل کشور است.شرایط سخت اقتصادی و احساس تنگنا همان فشار ساختاری سامان دهنده کنش جمعی می تواند تلقی شود.
3- باور تعمیم یافته: توجه افکار عمومی به مسأله خاص یعنی تعمیم یافتن یک باورجمعی است. این مطلب پیش از داشتن مساله و یافتن راه حل آن برای شکل گیری کنش جمعی اهمیت دارد.
4- عوامل شتاب دهنده: باید رویداد مهمی افراد را به واکنش جمعی وادار کند. به عنوان نمونه بروز شایعات و یا حوادث خاص انتخاباتی مثل کناره گیری کاندیدا در این زمینه موثر است.
5- بسیج برای اقدام: در تعامل کنشگران با رویدادها سازمان بی ساختار و بافت غیرمنسجم شکل میگیرد. مثلاً شکل گیری ستادهای خودجوش و یا صحبت های چهره به چهره با مردم از بسیج کنشگران برای اقدام است.
6- کنترل اجتماعی: در اینجاست که حرکت به سمت هدف خاص توسط رهبران هر حرکت شکل می گیرد. روند شکل گیری کنش جمعی را می توان در مطالعه روندی نظرسنجی های انتخاباتی ملاحظه نمود.
آنچه بیان شد در نظرسنجی های انتخاباتی و البته در مطالعه روندی آن به خوبی آشکار است. البته ما به دلیل انتشار نابسامان و آشفته نظرسنجی ها، در یک وضعیت «آنافورمیک» نسبت به آنها به سر می بریم. «آنامورفوسیس» تصویری است که چنان تخریب شده است که تنها از یک زاویه خاص قابل شناسایی است. به گفته «ژیژک» آنامورفوسیس عنصری است که وقتی به طور مستقیم دیده می شود، چیزی جز یک لکه بی معنا نیست، اما به محض اینکه از یک زاویه جانبی به آن نگاه کنیم، ناگهان شکل کاملاً آشنا و قابل تحملی به خود می گیرد. بنابراین آنامورفوسیس شکلی از تعلیق است که معنای ظاهری یک تصویر یا یک وضعیت را به حال تعلیق درمی آورد.(محمدرضا تاجیک) در شرایط کنونی و با مصرف بی شمار نتایج درست و نادرست نظرسنجی ها به ویژه در شبکه های اجتماعی ما با یک لکه بی معنا از نظرسنجی ها روبرو هستیم و به تعبیر «بنیامین» در مقاله مهم «هنر در عصر بازتولید مکانیکی» از «ارزش آیینی » به «ارزش نمایش تکرار پذیر » تنزل پیدا کرده اند. اما وقتی زاویه دید صحیح هم از جهت اعتبار داده و هم از جهت تحلیل درست را انتخاب نماییم، به خوبی به آنچه گفته شد پی خواهیم برد. اگر سوال ثابت نظرسنجی های انتخاباتی مرکز افکارسنجی دانشجویان ایسپا را در مورد پاسخگویانی که قطعا در انتخابات شرکت می کنند و کاندیدای خویش را انتخاب کرده اند با تذکر این نکته که هر یک از پاسخگویان میتوانستند فقط به یک مورد پاسخ دهند که در نمودار زیر ملاحظه نماییم به خوبی افت و خیز افکارعمومی در شکل گیری یک کنش جمعی قابل مشاهده است. شایان ذکر است پس از اعلام رسمی نتایج انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری ضمن تایید صحت نظرسنجی ها می توان صحت این مدعا که رفتار مردم ایران تابع منطق درونی یک کنش جمعی است را به راحتی اثبات نمود. البته به ویژه آنکه روند کسانی که به مرور زمان اعلام کرده اند کاندیدای خویش را قطعا انتخاب کرده اند نیز افزایش داشته است.
یادداشت منتشر شده از محمد آقاسی،رییس مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران، روزنامه اعتماد، سه شنبه 9 خرداد 1396، شماره 3820: ص8