مظلومیت پژوهش در مناظرههای انتخاباتی کاندیداهای ریاست جمهوری
یادداشت حاضر علاوه بر اشاره به جایگاه پژوهش در سیاستگذاریها و نقش نه چندان پررنگ آن در برنامهریزهای کلان کشور، به نقد جدی عدم توجه به آن در مناظرات انتخاباتی نیز میپردازد. گرچه با توجه به زمان محدود کاندیداها، انتظار نمیرود که آنها بحث مفصلی پیرامون پژوهش داشته باشند؛ اما این بیتوجهیها به فرایند ضعیف نهادینه شدن پژوهشهای اجتماعی و نوسانات آن در کشور کمک میکند. این در حالی است که برنامههای تبلیغاتی و مناظرههای انتخاباتی، بستر مناسبی است که کاندیداهای محترم میتوانند در ارائه برنامههایشان به نقش کلیدی پژوهش در تقلیل برخی تهدیدها، مسائل و آسیبهای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی نیز اشاره کرده تا اغلب مردم که قصد مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری را دارند بتوانند کاندیدای مورد نظر خود را انتخاب کنند چرا که توجه جدی به پژوهش، یکی از شاخصهای برنامه محور بودن کاندیداها میباشد. مهمترین کمک رویکرد پژوهشگرایانه در برنامهریزیها و توسعه کمی و کیفی بخشهای مختلف را میتوان در تقویت نقاط ضعف، عدم تکرار اشتباهات گذشته، استمرار نقاط قوت برنامهها و جلوگیری از تبعات منفی طرحها و برنامههای دولتها دانست. اشاره به این مهم به معنای نگاه منحصرانه به پژوهش در برنامهریزیهای سطح خرد و کلان جامعه نیست چون که تمام ساختارهای موجود، عزم نهادها، گروهها، صنفها و همت مردمی نیز در پیشبرد برنامههای توسعه نقش اساسی دارند. در دو بخش اول و دوم مناظرهها که به موضوعات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی اختصاص داشت اشاره چندان قابل توجهی به پژوهشهای اجتماعی توسط کاندیداها بجز یک کاندیدا نشد(مباحث مطرح شده پیرامون حاشیهنشینی و سرمایه اجتماعی توسط آقای جهانگیری).
بیشک ارائه هر برنامهای در هر یک از این حوزهها، مستلزم اطّلاع و شناخت کافی از وضعیت آن حوزهها در جامعه است که علاوه بر آمارهای رسمی کشور، شناخت دیدگاه مردم و نگرش آنها در موضوعات مختلف، از ملزومات اساسی هر سیاستگذاری است که باید به آن توجه داشته باشد. به عنوان مثال، پیمایش ارزشها و نگرشهای ایرانیان، دیدگاه مردم نسبت به آسیبهای اجتماعی و پژوهشهایی از این دست که توسط ایسپا در سالهای 93 و 94 با کارفرمایی وزارت کشور، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و ... اجرا شد، حاوی دادههای قابل توجهی است که میبایست به صورت روندی انجام شود تا با تأمین بخشی از خواستههای مردم، بتوان با حمایت بیشتر مردمی در آینده برخوردار بود. در همین پژوهشها، وضعیت سرمایه اجتماعی در کشور به عنوان یکی از پایههای توسعه، در شرایط مطلوبی نیست و میانگین شاخصهای آن از قبیل اعتماد نهادی، پنداشت مردم از موفقیت نهادی، کیفیت خدمات سازمانی و ... کمتر از حد متوسط است و طبعاً این وضعیت سرمایه اجتماعی در کشور در یک بازه زمانی طی چند سال اخیر بوجود آمده است و فرایند فرسایشی آن میتواند در آینده نزدیک به عنوان یک آسیب جدّی تلقی شود.
بنابراین پژوهشهای زیربنایی کمک بیشتری به توسعه کشور خواهد کرد تا اینکه در مواقع خاصی، مشکلات مردم را از نزدیک مشاهده کنیم! بدین ترتیب وقتی که اهمیت پژوهش و نقش آن برای عامّه مردم تبیین شود بدیهی است که در انجام پژوهشها نیز میتوان دادههای قابل اعتمادتری را گردآوری کرد و همکاری بیشتری را از طرف مردم شاهد بود. البته پژوهشمحوری تنها مقولهای نیست که در برنامه کاندیداها مظلوم واقع شده یا نقش کم رنگی داشته است بلکه در دو بخش اول و دوم مناظرات، شاخصهای مهمی از اخلاقیات، انصاف، کارآمدی مسئولان و ... در کنار پژوهش کمتر مورد توجه بوده که امید است اعتماد عمومی و انسجام ملّی بیشتر از آنچه هست خدشهدار نشود و نسل آینده کشور با انگیزه بیشتری در توسعه کشور حضور داشته باشند.
یادداشتی از معصوم آقازاده، پژوهشگر ایسپا