به گزارش روابط عمومی ایسپا به نقل از روزنامه شهروند، انتخابات آمريكا از چند حيث مورد توجه افكار عمومي جهانيان قرار دارد. مهمترين دليل آن اثراتي است كه برنده شدن هر يك از دو نامزد ميتواند بر زندگي مردم دیگر كشورها نيز بگذارد. البته اين موضوع براي انتخابات رياست جمهوري ساير كشورها نيز به طور نسبي مصداق دارد؛ و بيجهت نيست كه انتخابات ايران نيز همواره در مركز توجهات جهاني قرار داشته است. علت ديگر توجه بر انتخابات آمريكا، سلطه و تفوق رسانههاي غربي است كه مسايل خود را برجسته ميكنند و البته در اين زمينه حق دارند، همان طور كه ما نيز مسايل خودمان را در سرخط خبرهايمان قرار ميدهيم. ولي از آنجا كه نگاه بيشتر مردم به رسانههاي عمومي غربيهاست خواهناخواه عناوين اصلي خبرهاي آن را بيشتر ميشنوند و برايشان برجسته ميشود و اگر رسانههای غربی خبري را منتشر نكنند گويي كه آن خبر در عالم واقع نشده نيست. و بالاخره دليل سوم توجه به جذابيتهاي انتخاباتي و در اين دور خاص سياست تخريبي دو طرف نسبت به يكديگر و به مسايل خصوصي و اسرار مگو وارد شدن است. البته فراموش نكنيم كه غيرقابل پيشبيني بودن نتيجه نيز ميتواند یکی دیگر ازمولفههاي جذابيت اين انتخابات باشد. همچنان كه حضور اولين نامزد زن در مرحله پاياني انتخابات بر جذابيتهاي آن افزوده است. از اين رو فهم اينكه مردم ايران نسبت به اين پديده چگونه رفتار ميكنند و آن را چگونه ميبينند، نيز جالب است.
موسسه ايسپا كه نظرسنجيهاي قابل قبولي را انجام ميدهد و آخرين بار نيز نتايج نظرسنجي آن درباره انتخابات مجلس دهم در اسفند 1394 تصوير به نسبت روشني را از آن انتخابات عرضه كرد، در روزهاي گذشته نظرسنجي تلفني را درباره انتخابات آمریکا و در سطح كشور انجام داده است. هرچند اعتبار نظرسنجيهاي تلفني در ايران بايد سنجش شود ولي به نظر ميرسد كه براي شروع ميتوان به نتايج مذكور اتكا كرد، بويژه آنكه حساسيت پرسشهای اين نظرسنجي آن چنان زياد نبود كه خللي به اعتبار نتايج آن وارد شود. مشابه اين نظرسنجي در 8 سال پيش و در جريان رقابت ميان باراك اوباما و جان مك كين نيز انجام شد كه ميتوان تفاوت آنها را نيز مورد توجه و تحصيل قرار داد.
حدود 80 درصد پاسخگويان در حد كم و خيليكم پيگير اخبار اين انتخابات هستند و 11 درصد در حد متوسط و 9 درصد نيز در حد زياد و خيليزياد پيگير هستند. شايد گمان شود كه ميزان پيگيري كم است ولي اصلاً چنين نيست. هنگامي كه 20 درصد مردم ما به اندازه متوسط و زیاد پيگير انتخابات يك كشور ديگر باشند، نشاندهنده توجه قابل اعتنایی است. ولي اين توجه زياد لزوماً معناي مثبت ندارد، هرچند كه براي آن معناي منفي نيز نميتوان بار كرد. برحسب اينكه انگيزه پيگيري مردم از این موضوع چيست، بايد نسبت به آن ارزيابي و قضاوت كرد. اگر اين كار از موضع انفعالي نسبت به سرنوشت خود و كشورش است، قطعاً معناي منفي دارد ولي اگر از موضع كنشگري و مثبت باشد، بار منفي بر آن مترتب نخواهد بود.
نظرسنجي سال 1387 نشان ميداد كه ميزان پيگيري تا حد زيادي كمتر از سال 1395 است. در سال 1387 فقط 4 درصد افراد تهراني به ميزان زياد و خيليزياد پيگير اخبار انتخابات آمريكا بودند، ولي امسال اين رقم به حدود 13 درصد رسيده است. تحليل اين تفاوت اهميت دارد. ممكن است به دليل تصور مردم از اثرگذاري بيشتر نتيجه انتخابات بر مسائل ايران باشد، و يا ممكن است به دليل توسعه شبكههاي مجازي و نيز جذابيتهاي مطرح شده در اين انتخابات باشد. به نظر ميرسد كه مجموعهاي از اين عوامل در توجه بيشتر مردم ايران به موضوع تاثیر داشته است.
تفاوت ديگري كه به وضوح ميتوان ديد اين است كه در سال 1387 برداشتهاي عمومي مردم از اينكه كداميك از دو نامزد را به ديگري ترجيح ميدهند بسيار قاطع و بدون تفاوت بود. نيمي از افراد قاطعانه اوباما را به مك كين ترجيح ميداند و در مقابل درصد بسيار كمي (زير 4 درصد) مك كين را ترجيح ميداند و بقيه نيز پاسخهاي هيچكدام و فرقي نميكند را برگزيده بودند. در حالي كه در اين انتخابات تفاوتها تا اين حد نيست و جالبتر اينكه بيشترين پاسخها معطوف به گزينه فرقي نميكند است كه بيش از 52 درصد پاسخگويان را شامل شده است.
نكته مهم اين است كساني كه بيشتر پيگير اخبار اين انتخابات بودهاند، بيش از ديگران يكي از دو نامزد را ترجيح دادهاند، و از روي موضع بيخيالي نگفتهاند كه فرقي ميان اين دو نيست. بنابراين انتظار ميرود كه دسترسي به شبكههاي اجتماعي حساسيت اجتماعي و سياسي افراد را براي ترجيح يك گزينه بر گزينه ديگر (در هر زمينهاي) افزايش دهد و موجب بيشتر شدن مشاركت عمومي مردم در حوزه سياست و ساير حوزهها گردد.