تحقیقات حوزه علوم اجتماعی مخصوصاً آن هایی که در پارادایم کمّی قرار دارند به انواع مختلفی تقسیم می شوند که با توجه به شباهت زیاد بعضی از این انواع، بعضاً محققان را دچار سردرگمی و اشتباه در انتخاب نوع و طرح تحقیق می نماید. پژوهش های علوم انسانی و اجتماعی در بخش روش تحقیق کمی از حیث هدف، به چند دسته کلی تقسیم می شوند که مهمترین آن ها نظرسنجی، نیازسنجی، رضایت سنجی، اثربخشی و اثرسنجی می باشد. هر محقق با توجه به هدفی که در انجام پژوهش به دنبال دارد سعی می کند یکی از این انواع را انتخاب نماید اما به کرّات مشاهده شده است که این کلمات به جای هم به کار رفته است. به عنوان مثال محقق در صدد انجام اثربخشی تبلیغات است و از الگوهای اثربخشی استفاده می نماید اما پژوهش خود را اثرسنجی نام می نهد. البته این مفاهیم شباهت های بسیاری به همدیگر دارند اما در عین حال در نظرگرفتن تفاوت ها و استفاده به موقع از یکی از این مفاهیم برای یک محقق اجتماعی ضرورت دارد. در هر صورت با توجه به این مسئله و برای تدقیق بیشتر هر کدام از این مفاهیم، شباهت ها و تفاوت های اساسی این مفاهیم به طور مختصر بیان می شود.
به طور خلاصه می توان گفت که تمام مفاهیم نیازسنجی، رضایت سنجی، اثربخشی و اثرسنجی خود می تواند نوعی نظرسنجی محسوب شود. به عبارت دیگر نظرسنجی عام تر از همه این مفاهیم است. مثلاً ما در نیازسنجی نیازها و انتظارات افراد را از طریق پرسیدن نظر مخاطب کشف می کنیم، تکنیک توافق سنج که از تکنیک های نیازسنجی است و اساس کار آن فرایند جمع آوری و ایجاد توافق بین نظرات و ایده های گوناگون است خود یک نظرسنجی محسوب می شود و یا تکنیک مسأله محور نیز که بر اساس فرایند شناخت مسائل و مشکلات و معایب موجود در عملکرد افراد یا سازمان است و مبتنی بر پیشنهاد اقدامات اصلاحی برای رفع معایب است نیز خود یک نظرسنجی محسوب می شود. در رضایت سنجی با پرسیدن نظر مخاطب در مورد وجوه مختلف یک کالا و یا خدمت، رضایت شخص را می سنجیم. در اثربخشی نیز وضع به همین گونه است. اثربخشی معمولاً مبتنی بر هدف است و یک عملیات زمانی اثربخش خواهد بود که بتواند به اهداف خود برسد. فرض کنید می خواهیم اثربخشی تبلیغات یک شرکت را مورد بررسی قرار دهیم. یکی از اهداف تبلیغات این است که قدرت اقناع-کنندگی داشته باشد و مشتری را متقاعد سازد که از کالا یا خدمت مورد نظر استفاده کند. حال برای سنجش اثربخشی تبلیغ در این بعد باید از مشتری پرسید که بعد از دیدن تبلیغ تا چه حد متقاعد شده که از خدمت مورد نظر استفاده نماید و آیا تا به حال استفاده کرده است یا خیر؟ بنابراین در این جا نیز ما از افراد یک نظرسنجی به عمل آورده ایم. در اثرسنجی نیز ما اثر استفاده از یک برنامه خاص را به شیوه های مختلف از جمله روش آزمایشی و نیمه آزمایشی می سنجیم. اگر چه سنجش اثر در اکثر اوقات با توجه به شرایط عینی سنجیده می شود اما گاهی اوقات نیز اندازه گیری اثر از طریق سنجش نظرات و تغییرات ایجاد شده در نگرش و دیدگاه افراد انجام می شود.
از دیگر وجوه اشتراک بین مفهوم مفاهیم پنج گانه مورد بررسی در اینجا، ابزار گردآوری داده ها است. ابزار رایج برای نظرسنجی، رضایت سنجی، نیازسنجی، اثربخشی و اثرسنجی، پرسشنامه و مصاحبه می باشد.
از حیث نوع تحقیق، هر پنج مفهوم مورد بررسی جزء تحقیقات کاربردی به حساب می آیند. با تسامح می توان گفت همه این تحقیقات جزء تحقیقات پهنانگر محسوب می شوند یعنی دارای جمعیت آماری زیادی هستند اما مطالعه به شکل سطحی انجام می شود. دیگر اینکه به دلیل حجم جامعه آماری زیاد، در همه موارد بالا نیازمند نمونه گیری هستیم. یعنی جمع آوری اطلاعات از نمونه ای که معرف جمعیت کل باشد صورت گرفته و نتایج با استفاده از آزمون های آماری به جمعیت کل تعمیم داده می شود. شیوه تحلیل اطلاعات نیز در همه تحقیقات ذکر شده عمدتاً مشترک است. در صورت استفاده از پرسشنامه تحلیل اطلاعات با استفاده از نرم افزارهای آماری مانند نرم افزار SPSS صورت می پذیرد و در صورت استفاده از مصاحبه ساخت نیافته نیز اطلاعات با استفاده از روش مقوله بندی و خلاصه کردن نتایج تحلیل می شوند.
وجه تفاوت اصلی مفاهیم پنج گانه مورد بررسی (نظرسنجی، نیازسنجی، رضایت سنجی، اثربخشی و اثرسنجی) در هدف متفاوت این تحقیقات است. در یک تقسیم بندی کلی می توان گفت اهداف نظرسنجی نسبت به اهداف تحقیقات دیگر کلی تر است. به این ترتیب که در نظرسنجی می توان از افراد در مورد کلیه ابعاد یک پدیده پرسش کرد، اما در 4 تحقیق دیگر عمدتاً ابعاد مورد بررسی کمتر است و تمرکز تحقیق بیشتر حول یک وجه پدیده مورد نظر است. در نیازسنجی، پژوهشگر بر نیازهای افراد متمرکز است، در رضایت سنجی به رضایت افراد در مورد یک پدیده می پردازد. در اثربخشی عمدتاً به اهداف و پیامدهای یک پروژه یا طرح پرداخته می شود و در اثرسنجی به تغییرات صورت گرفته در افراد در اثر استفاده از یک برنامه خاص پرداخته می شود. بنابراین می توان گفت این مفاهیم از حیث اهداف با همدیگر متفاوت می باشند.
تفاوت دیگر بین 5 نوع تحقیق مورد بررسی، استفاده از مدل های مختلف است. در نظرسنجی معمولاً مصاحبه اکتشافی مبنای طراحی پرسشنامه تحقیق می شود.
در نیازسنجی، رضایت سنجی، اثربخشی و اثرسنجی الگوهای متنوعی وجود دارد که با توجه به نوع مسئله مورد بررسی می توان از یکی از مدل ها استفاده نمود. عمدهترین مدل های نیازسنجی، الگوهای هدف محور، مدل های ایجاد توافق، مدلهای مسئله محور و مدل های ترکیبی هستند. تکنیک های فیش باول، تل استار، رویدادهای مهم، درخت خطا و آزمون وظایف کلیدی از مهم ترین تکنیک های نیازسنجی هستند.
مدل ها و نظریه های زیادی نیز برای رضایتمندی تدوین شده اند. مدل رضایتمندی مشتری سوئدی، مدل آمریکایی، مدل اروپایی، مدل کانو و نظریه نیازها از شاخصترین مدل ها و نظریه های رضایت سنجی تلقی می-شوند.
تحقیق اثربخشی را نیز با استفاده از مدل های متنوع مانند مدل هدف منطقی، مدل منبع سیستم، مدل مبتنی بر فرایند درونی، رویکرد عوامل استراتژیک، مدل رقابت- ارزش و مدل ترکیبی هدف- منبع سیستم می توان انجام داد.
مدل های آزمایشی و مدل های غیرآزمایشی نیز دو نوع تحقیق اثرسنجی محسوب می شوند. بنابراین مبنای طراحی پرسشنامه در هر کدام از انواع پنج گانه تحقیق که در اینجا مورد بررسی قرار می گیرد متفاوت است و این که از چه مدلی باید استفاده کرد بستگی به اهداف و مسئله تحقیق دارد.