پدیده دینداری مردم و میزان آن همیشه برای محققان اجتماعی، علمای دینی و مسئولین نظام از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است. یکی از بهترین راه های رصد وضعیت دینداری در کشور، پیمایش های اجتماعی است که در صورتی که به صورت طولی و روندی انجام شود می توان تغییرات این حوزه را رصد کرد و اقدامات لازم در آن زمینه را انجام داد. یکی از مراکزی که به طور مداوم کار رصد شاخص-های اجتماعی و فرهنگی جامعه را انجام می دهد مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران(ایسپا) وابسته به جهاددانشگاهی است که به همین منظور گفتگویی با مهدی رفیعی معاون پژوهشی ایسپا انجام شده است.
- در ابتدا اقدامات ایسپا در حوزه دینداری را تشریح نمایید.
هدف اولیه از تأسیس ایسپا انجام نظرسنجی ها و پیمایش ها پیرامون مسائل فرهنگی و اجتماعی بوده است و به همین جهت نیز ایسپا در ساختار جهاددانشگاهی در مجموعه معاونت فرهنگی قرار گرفته است. البته به مروز زمان نظرسنجی های سیاسی و انتخاباتی پررنگ گردید تا جایی که ایسپا بیشتر با نظرسنجی-های انتخاباتی شناخته می شد. با این حال یکی از مباحثی که همیشه از بدو تأسیس ایسپا تاکنون جزو رسالت های ایسپا بوده است مسائل فرهنگی است. یکی از موضوعات فرهنگی که همیشه کانون توجه ایسپا بوده است بحث دینداری و سنجش آن در جامعه بوده است. به همین منظور در ساختار ایسپا گروه مطالعاتی با نام دین، فرهنگ و اندیشه شکل گرفت. اهمیت بحث دینداری برای ایسپا، مدیران آن را مجاب به انجام پیمایش ملی سنجش دینداری در سال 1388 کرد. اهمیت این کار در آن بود که کار مطالعاتی زیادی در این حوزه انجام گرفت که حاصل آن تدوین سنجه بومی برای سنجش تدین اسلامی مردم ایران بود. این کار ارزشمند توسط آقای دکتر طالبان و البته با همکاری پژوهشگران ایسپا انجام گردید. در سال 1388 اولین موج سنجش دینداری با همین سنجه انجام گرفت و نتایج آن در سال گذشته در کتابی با عنوان "پیمایش ملی تدین اسلامی ایرانیان" منتشر گردید. انشالله تلاش مجموعه ایسپا بر این است که موج دوم این پیمایش را تا سال آینده اجرا نماید. علاوه بر این، ایسپا در نظرسنجی های خود ابعاد مختلف دینداری را به صورت پراکنده مورد بررسی قرار داده است از جمله در زمینه حجاب که معمولاً در سنجه های دینداری جزو شاخص های پیامدی دینداری محسوب می شود تاکنون چندین نظرسنجی در ایسپا انجام شده است. یا به طور مثال در خصوص روزه داری در ماه رمضان چندین کار تاکنون انجام شده است.
می توانید نمای کلی وضعیت دینداری در جامعه را با توجه به داده هایی که در اختیار دارید تشریح نمایید.
من معتقدم برای بررسی دقیق یک پدیده باید تغییرات آن را در طول زمان بررسی کرد تا بتوان بهتر در مورد روند آن پدیده و مسیرهای احتمالی آن سخن گفت. لذا برای بررسی دینداری در کشور به جای استفاده از داده های خاص در زمان حاضر آن را نسبت به داده های قبلی باید مقایسه و تحلیل کرد. بررسی پیمایش هایی که در جامعه ایران از قبل از انقلاب اسلامی تاکنون انجام شده است نشان می دهد مردم ایران در برخی ابعاد دینداری مانند اعتقادات دینی و تجربه دینی یا به اصطلاح دینداری عاطفی در وضعیت خوبی به سر می برند و معمولاً اکثریت قاطع مردم ایران در همه ایام از این شاخص ها نمره بالایی دریافت کرده اند. می توان با جرأت گفت بیش از 90 درصد مردم ایران از نظر اعتقادات دینی وضعیت مناسبی دارند و بیش از 80 درصد نیز از نظر شاخص های تجربه دینی مانند احساس نزدیکی به خدا، کمک خواستن از خدا، توکل کردن بر خدا و ... وضعیت مناسبی دارند. این اعداد معمولاً در تمام پیمایش های انجام شده در ایران تقریباً مشترک است. اما آنچه که معمولاً دچار تغییر شده و کماکان نیز میزان آن تغییر می کند شاخص های مناسکی دینداری است. در این شاخص ها معمولاً روند مشخصی دیده نمی شود. بر خلاف نظریاتی که معتقدند در دنیای نوین میزان این شاخص ها به شکل خطی کاهش پیدا خواهد کرد اما این روند در ایران صدق نمی کند. بررسی نتایج پیمایش های ملی نشان می دهد در فواصل کوتاه مدت مثل 4 یا 5 سال شاخص های مناسکی دگرگون شده است. تبیینی که در برخی نظریات نوسازی در خصوص تحولات دینداری مشاهده می شود عمدتاً تقلیل تحولات دینداری به تحولات مربوط به توسعه یافتگی جوامع است. در صورتی که وقتی اعداد پیمایش های ملی در خصوص دینداری با شاخص های توسعه یافتگی کنار هم گذاشته می شود ربط معناداری بین آن ها مشاهده نمی شود. بنابراین تغییر سریع شاخص-های مناسکی دینداری آن هم به شکل نامنظم جای بررسی دارد.
آیا تبیینی برای این مسئله دارید؟
تبیین این مسئله نیاز به کار علمی جدیدی دارد البته می توان در این زمینه فرضیاتی را مطرح کرد. وقتی فرضیه ارتباط تحولات دینداری با تغییرات اقتصادی و توسعه رد می شود می توان فرضیات جدیدی مثل ارتباط این تحولات با تحولات سیاسی و کارآمدی دولت ها مطرح کرد که البته باید این فرضیات مورد آزمون قرار بگیرد.
در این زمینه چند مورد از داده های جدید ایسپا را اشاره نمایید.
قصد ندارم در این مجال در مورد آمار و ارقام همه شاخص های دینداری صحبت کنم و خوانندگان محترم را به پیمایش ملی ایسپا در سال 1388 که نتایج آن جدیداً منتشر شده است ارجاع می دهم. اما اجازه بدهید دامنه بحث را کمی محدودتر کنم و به یکی از شاخص های مناسکی دینداری که البته مهم هم است بپردازم. این شاخص مهم روزه داری مردم در ماه مبارک رمضان است که اخیراً نیز ایسپا در این زمینه نظرسنجی انجام داده است. روزه از آن شاخص های مهمی است که روند منظمی را در طول 40 سال گذشته طی نکرده است. در پیمایش سال 1353 که به صورت ملی و توسط مرحوم اسدی انجام گرفت 79 درصد مردم اعلام کرده بودند که مقیدند در ماه رمضان همیشه روزه بگیرند. این میزان در پیمایش سال 1384 طبق پیمایش ایسپا به 63 درصد تقلیل پیدا کرده بود. 4 سال بعد در سال 1388 حدود 47 درصد مردم اعلام کرده بودند در ماه رمضان همه روزها روزه می گیرند. البته علاوه بر این 22 درصد نیز اعلام کرده بودند که بیشتر روزها را روزه گرفته اند. از سال 1353 تا 1388 روند میزان روزه داری کاهشی بوده است اما دو سال بعد در سال 1390 طبق نظرسنجی که سازمان تبلیغات آن را به انجام رسانده عدد کسانی که مقید هستند هر روز روزه بگیرند به حدود 70 درصد ارتقا پیدا کرده و 16 درصد نیز گفته اند بیشتر روزها روزه می گیرند. این اعداد همه از پیمایش های ملی استخراج شده است.
در مورد شهر تهران وضعیت چگونه است؟
در سال 1388 طبق پیمایش ملی ایسپا حدود 40 درصد مردم شهر تهران گفته بودند مقید به روزه داری هستند اما در جدیدترین نظرسنجی که ایسپا در روز 24 ماه مبارک رمضان امسال (20 تیرماه 94) در شهر تهران انجام داد سؤالی از شهروندان تهرانی با این مضمون پرسیده شد: «آیا شما روزه هستید؟». 55 درصد مردم اعلام کرده اند که روزه هستند و 45 درصد نیز روزه نبودند. نکته قابل توجه این بود که 62 درصد متأهلین و 40 درصد مجردین روزه دار بودند. از گروه سنی 18 تا 29 سال 43 درصد، از گروه سنی 30 تا 49 سال 61 درصد و از گروه سنی بالای 50 سال حدود 58 درصد روزه دار بودند. بین تحصیلات پاسخگویان با میزان روزه داری رابطه ای مشاهده نشد.
در مورد دلایل عدم روزه داری هم یافته ای دارید؟
بله اتفاقاً در همین نظرسنجی که اخیراً در ماه رمضان امسال انجام شد از کسانی که روزه نبودند پرسیدیم چرا روزه نگرفتید؟ که 35 درصد پاسخگویان ناتوانی جسمی را دلیل عدم روزه داری ذکر کرده بودند. 33 درصد بیماری را به عنوان دلیل ذکر کرده بودند. حدود 18 درصد اعتقادی به روزه داری نداشتند و حدود 9 درصد عذر شرعی داشته اند. 2/2 درصد نیز خستگی ناشی از کار را به عنوان دلیل عدم روزه داری ذکر کرده بودند. در ادامه از کسانی که ضعف جسمی و بیماری را دلیل عدم روزه داری ذکر کرده بودند پرسیدیم آیا به تشخیص پزشک روزه نگرفتید یا به تشخیص خود یا دیگران که حدود 41 درصد پاسخگویان، تشخیص پزشک را دلیل عدم روزه داری ذکر کرده اند و مابقی به تشخیص خود یا اطرافیان در این زمینه عمل کرده اند. همچنین از کل کسانی که روزه دار نبودند پرسیده شد وقتی روزه نیستید اقدام به خوردن چیزی در کوچه یا خیابان می کنید؟ که در این ارتباط بیش از 70 درصد پاسخگویان اعلام کرده اند در ملاً عام روزه خواری نمی کنند.
از کل پاسخگویان سؤالی پرسیده شد مبنی بر اینکه نظر آنها در خصوص برخورد با کسانی که به طور آشکار روزه خواری می کنند چیست. در پاسخ به این سؤال 44 درصد پاسخگویان معتقد به تذکر شفاهی بودند 6 درصد معتقد به برخورد انتظامی و قضایی بودند و حدود نیمی از پاسخگویان نیز معتقد بودند هیچ برخوردی نباید بشود.
آیا در خصوص دانشجویان نیز نظرسنجی انجام شده است؟
بله اخیراً نتایج پیمایش سبک زندگی دانشجویان کشور توسط ایسپا منتشر شده است. این پیمایش در اردیبهشت و خرداد 1393 در دانشگاه های دولتی کشور انجام گرفت. در این طرح شاخص های زیادی مورد بررسی قرار گرفتند. طبق نتایج این پیمایش در سال 1393 از دانشجویان پرسیده شد «در ماه رمضان گذشته به جز روزهایی که روزه بر شما واجب نبود(عذر شرعی) چقدر روزه گرفتید که در پاسخ 38/3 درصد پاسخگویان گفته بودند همه روزها روزه بودند و 17/1 درصد اعلام کرده بودند بیشتر روزها روزه بودند، 15/7 درصد بعضی روزها روزه بودند و 11/3 درصد بندرت روزه گرفتند. 16/1 درصد اصلا روزه نگرفتند. در واقع طبق نتایج این پیمایش حدود 56 درصد دانشجویان گفته بودند در رمضان گذشته همه یا بیشتر روزها را روزه بودند. میزان روزه داری دانشجویان در سال 1388 هم طبق پیمایش ایسپا حدود 70 درصد بود (47/7 درصد همه روزها و 22 درصد بیشتر روزها) که در فاصله 1388 تا 1393 میزان روزه داری دانشجویان تا حدودی کاهش یافته است. در همین پیمایش سال 1393 بیش از 70 درصد پاسخگویان اذعان کرده بودند که اهتمام زیادی به پرهیز از روزه خواری در ملأ عام دارند.