اگرچه خودکشیِ جوانان از مشکلات مهم در بسیاری از کشورها است اما افزایش میل به خودکشی در بین جوانان آسیایی اخیرا به یک معضل جدی و نگرانکننده تبدیل شده است.
به گزارش ایسنا، مطالعات انجام شده طی سالهای اخیر نشان میدهد که مشکلات روحی و روانی فراوان پیشروی جوانان و نوجوانان در چین، ژاپن و دیگر کشورهای آسیایی آنها را به سمت خودکشی سوق میدهد. برای مثال در ژاپن، خودکشی یکی از دلایل مهم مرگ و میر نوجوانان است. آمار خودکشی سالانه در میان نوجوانان ژاپنی از مرز 30 هزار مورد گذشته است. در واقع این کشور با 24 مورد خودکشی در ازای هر 100 هزار نفر در تمام گروههای سنی، آماری دو برابر آمریکا، سه برابر انگلیس و در میان کشورهای توسعه یافته، بالاترین آمار را دارد.در این کشور آسیبپذیرترین گروه سنی از این حیث، جوانان 15 تا 24 ساله و اغلب زنان و مردانی که به خودکشی روی میآورند در زمره بیماران روانی هستند. در میان این افراد بسیاری از آنها نیز دچار «اختلالات شخصیت مرزی» هستند. از مهمترین دلایل خودکشی در میان نوجوانان در ژاپن میتوان به زورگویی در مدارس، سبک زندگی استرسزا و مشکلات اقتصادی اشاره کرد.
در چین نیز خودکشی به طور کلی پنجمین عامل مرگ و میر و عامل اصلی مرگ و میر در میان جوانان است. همچنین پیشبینی شده که سالانه در چین 287 هزار نفر خودکشی میکنند. بر اساس آمار مرکز کنترل امراض چین، 10 برابر این تعداد نیز اقدام به خودکشی میکنند که البته ناموفق هستند.
«امیل دورکیم»، جامعهشناس فرانسوی در سال 1987 میلادی میگوید: خودکشی در میان افراد تنهایی که روابط اجتماعی خوبی نداشته و از خانواده و حمایتهای اجتماعی برخوردار نیستند، بیشتر است. تحقیقات دورکیم در خصوص دانشجویان چینی که اقدام به خودکشی کرده و از میان افرادی هستند که از حومه شهرها به شهرهای بزرگ برای تحصیل میآیند و از هیچ گونه حمایت خانواده و حتی دوستان برخوردار نیستند، صدق میکند. دلایل مختلفی برای خودکشی در میان نوجوانان وجود دارند و در بسیاری از موارد، ترس از گرفتن نتایج منفی در امتحان، عامل خودکشی است. برخی از کارشناسان اجتماعی معتقدند سیاست تک فرزندی در چین نیز میتواند از عوامل گرایش به خودکشی در میان جوانان این کشور باشد. چرا که بیشتر فرزندان در خانوادهها بدون خواهر یا برادر زندگی کرده و نمیتوانند از عهده مشکلات شخصیتی برآیند. در بسیاری موارد نیز این افراد تحت فشارهای همزمان کاری، درسی و شخصیتی هستند.
برخلاف عملکرد خوب اقتصادیِ چین در سالهای اخیر، بسیاری از جوانان این کشور قادر به پیدا کردن شغل و یا مشاغل متناسب با رشته تحصیلی و تجربیات خود نیستند و به همین علت دچار افسردگی میشوند که عامل بسیاری از خودکشیهاست. بسیاری از فارغالتحصیلان این کشور حتی یک و یا چند سال پس از فارغالتحصیلیشان قادر به یافتن شغل مناسب نیستند. علاوه بر شهرها در مناطق روستایی نیز که مردم فقیرتر از شهرها هستند، مشکل کمبود خدمات سلامت روان وجود دارد. علاوه بر این در این مناطق استفاده از آفتکشها برای خودکشی بسیار مرسوم است. بر اساس آمار سازمان جهانی بهداشت (WHO)، استفاده از آفتکشها به قصد خودکشی در 58 درصد از خودکشیها در مناطق روستایی چین مشاهده میشود.
بسیاری از خودکشیها در میان نوجوانان مربوط به فشارهای شدید خانوادهها بر وضعیت آموزشی فرزندان و توقعات آنها میشود. در کنار این مورد احساس تنهایی و انزوا در جوانان نیز به این امر دامن میزند. در واقع کاهش نرخ خودکشی در جوانان، نیازمند حذف نگرانیها و استرسهای وارد شده توسط والدین، معلمان و دوستان بر این گروه سنی است. برخی از تیپهای شخصیتی مانند افراد افسرده و مبتلا به اختلالات رفتاری بیشتر در معرض اقدام به خودکشی هستند.
در بسیاری از موارد جوانانی که تصمیم به خودکشی دارند ممکن است رفتارهای خاصی از خود بروز دهند. از میان این رفتارها میتوان به تغییر در ظاهر فیزیکی این افراد و بدرفتاری با دوستان اشاره کرد. برخی دیگر نیز احتمالا به صورت مستقیم یا غیرمستقیم تهدید به خودکشی میکنند. با توجه به اینکه کودکان و جوانان زمان قابل توجهی از زندگیشان را در مدرسه میگذرانند، مسئولان مدارس باید آموزشهای لازم را در خصوص عوامل تشدید کننده خودکشی و علائم آن ببینند. همچنین معلمان باید کلاسهایی را برای بحث در خصوص مشکلات جوانان و خودکشی اختصاص دهند و به آنها هشدار دهند که در صورت احساس اضطراب و عدم توانایی در مقابله با مشکلات به دنبال راهحل و کمک گرفتن از دیگران باشند. آنها همچنین باید روابط خود با والدین، معلمان و کارکنان مدرسه را افزایش دهند. یک راه خوب در این زمینه، ایجاد یک تیم جلوگیری از بحران است. این تیم متشکل از نمایندگانی از دانشآموزان، خانوادهها و مسئولان مدرسه است که مسئول بررسی رفتارهای نگرانکننده در میان دانشآموزان باشند. علاوه بر این، دانشآموزان باید به مراکز سلامت پزشکی و روانی دسترسی آسانی داشته باشند. از طریق مجموع این فعالیتها میتوان مواردی را که سلامت عمومی و بهداشت روانی جوانان و نوجوانان را تهدید میکنند، کنترل کرد.