ارزش های مورد نظر در دسترس نیستند!
به گزارش روابط عمومی به نقل از شفقنا- محمد آقاسی، رئیس مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران(ایسپا) در یادداشتی که در اختیار شفقنا قرار داده ، آورده است: با یک مرور ساده تاریخی می توان به این نکته دست یافت که همه جوامع بشری به انسان به عنوان مخلوقی اخلاقی، نگریسته اند و در هر جامعه ای برخی چیزها درست و بعضی چیزها نادرست قلمداد شده اند؛ برخی ها پذیرفتنی و بقیه غیرقابل پذیرش اعلام شده اند. هرچند در هر نقطه ای از جهان معیار درست و نادرست متفاوت است، با این حال هیچ جامعه ای نیست که اخلاق و ارزشها در آن وجود نداشته باشند.
در واقع این ارزش ها هستند که به افراد کمک می کند کنش خیر یا شر، مطلوب و نامطلوب و بد و خوب را از یکدیگر تمیز دهند. از آنجا که عموم مردم یعنی من و شمای غیر از وجه تخصصی خودمان، هر صبح تا شام با خوب و بدها در زندگی روزمره سر و کار داریم، کمتر به اصل و اساس آن توجه می کنیم. اما به راستی ارزشها در یک جامعه از چه اهمیتی برخوردار هستند؟ پاسخ به این سوال با زبان قیاسی بهتر بیان می گردد.
یکی از بازی های محبوب دهه شصتی ها، هفت سنگ بود که آن را در کوی، کوچه و برزن انجام می دادند. حرفه ای ها در این بازی همیشه سنگ زیرین یا «سنگ بنا» را هدف قرار می دادند تا تیم مقابل و حریف سخت تر و دشوارتر بتواند برای چیدن سنگ ها روی هم اقدام کند. دهه هفتادی های کافه گرد و کافه نورد، بازی جدیدی دارند که شباهت زیادی به همان هفت سنگ خودمان دارد؛ «جنگا»
در این بازی جذاب و پرفروش، ۵۴ بلوک چوبی بر روی یکدیگر قرار گرفته و اگر چوبهای زیرین توسط بازیگران کشیده شوند، فرورریختن بنای چوبی بسیار سریعتر اتفاق خواهد افتاد، درست مثل سنگ بنای یک ساختمان.
ارزش ها در هر جامعه مثل سنگ بنای ساختمان هستند. ارزشها مبنای تعاملات اجتماعی و منبع مغذی نظام فرهنگی هستند. اگر «پِی» ساختمان ضعیف و سست باشد، یا بشود، فروپاشی جزیی و یا کلی به راحتی برای آن پیش بینی می شود. گاه سستی از ضعف معمار و سازنده و گاه از اهمال موجر و مستاجر ساکن است. گاهی نیز تغییرات طبیعی بیرونی چون سیل و زلزله و یا گودبرداری غیر اصولی همسایه باعث ضعف در ساختمان می شود.
البته گریزی از تغییرات در ارزش ها نیست و آن گاه که با آهنگ کند و تند در رفتارها و کنش های فردی و جمعی تغییراتی مشاهده می شود، کنشگران عرصه علم به دنبال بررسی تغییرات در ارزشها می روند. تغییرات در ارزشها آینده هر جامعه را می سازد. چرا که کنش و واکنش های پسندیده و ناپسند از ناحیه مردم جذب و دفع می شوند و این امر متاثر از ارزشها است و بر کلیت نظم فرهنگی و اجتماعی جامعه تاثیرگذار است. از این جهت فهم و درک از وضعیت تغییرات در ارزشها می تواند منشا سیاست گذاری های صحیح باشد و در یک نظام حکمروایی خوب، پژوهش روندهای تعییرات ارزشی از خلال پیمایش های اجتماعی مورد توجه قرار می گیرد.
پنداشته ها و تجربه های جدید از عوامل مهم تغییر دهنده ارزش ها و به تبع آن نگرش ها هستند و به هر میزان افراد یک جامعه ورای روایت های رسمی، در معرض «دگر روایت ها» قرار بگیرد، امکان این تغییرات و نیز سرعت آن را بیش از پیش می توان دانست. از این روست که جامعه ایرانی نیز با فراگیر شدن امواج جهانی شدن، بیش از قبل دارای تغییرات ارزشی شده است و همین فضا است که ما را نیز در جریان این تغییرات قرار می دهد، اگرنه چندان از آن آگاه نمی شدیم.
بسیاری از محققان و صاحب نظران عرصه های مختلف علمی در حال حاضر از وجود اختلال و یا وضعیت تروماتیک در حوزه نظم اجتماعی ایران سخن گفته اند. کمتر کسی زبان انکار را در این حوزه در پیش گرفته است و در دو سوی طیف از ناچیز و کم اهمیت دانستن تغییرات در این حوزه و یا در آن از فروپاشی اجتماعی سخن به میان آورده اند.
هر گاه انتظام اجتماعی برهم می خورد باید به دنبال اعتماد اجتماعی بود چرا که این سرمایه اجتماعی است که موجب انسجام و همیاری می شود. اعتماد اجتماعی باعث کاهش جرائم اجتماعی می شود و اثرات مثبت همکاری اجتماعی و وفاداری را برای جامعه به ارمغان می آورد.
افزایش اعتماد اجتماعی، تعاملات اجتماعی را تنظیم می کند و روابط اجتماعی را روان و بی اشکال می سازد. اگر آمارهای پزشکی قانونی حاکی از آن است که روزانه 1600 پرونده نزاع منجر به جرح تشکیل میشود و در هر دقیقه یک نزاع در ایران اتفاق میافتد، باید گفت چه بر سر اعتماد میان فردی آمده که خشونت در جامعه تا این حد رواج یافته است.
علاوه بر آمارهای ثبتی نظرسنجیها هم نشان میدهد که تندخویی و خشونت رو به افزایش است. یافتههای طرح سنجش «شیوع آسیبهای اجتماعی از نگاه مردم ایران» که در سال 1393 به کارفرمایی شورای اجتماعی کشور و توسط مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) اجرا شد حاکی از شیوع تندخویی از نگاه مردم است. عدد میانگین تندخویی ۰۵/۳ در بازه یک تا پنج بوده است. همچنین از بین 16 آسیب بررسی شده در این سنجش، افزایش تندخویی در جامعه ایرانی، رتبه دوازدهم را به خود اختصاص داده است.
پس زمینه پنهان بسیاری از تعاملات اجتماعی، اعتماد است. حتی اگر قرار باشد جامعه ای از افراد مستقل و فعال برخوردار باشد، در آن صورت اعتمادپذیری لازمه این زندگی است. اگر همه در محیطی عاری از اعتماد اجتماعی زندگی کنند و برآورده ساختن نیازهای بدیهی و طبیعی و «غم نان» وجهه همت آنان باشد، در هیچ کدام از عوالم دیگر سائر نخواهند بود.
مرور و مطالعه پیمایش هایی که در خصوص وضعیت اجتماعی مردم ایران صورت گرفته است می تواند وضعیت اعتماد اجتماعی را مشخص نماید. برای این امر از چند پیمایش استفاده کرده ایم:
اول- ارزشها و نگرش های ایرانیان/ کارفرما: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی/ 1382
دوم- فرهنگ سیاسی مردم ایران/ کارفرما: مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران/ 138۴
سوم- بررسی شاخص های فرهنگ عمومی کشور/ کارفرما: شورای فرهنگ عمومی/ 1391 و 1392
چهارم- بررسی سرمایه اجتماعی کشور/ کارفرما: شورای اجتماعی کشور/ 1394
پنجم- پیمایش ارزش های جهانی/ 2000-200۵ و 2011
۱۳۹۴ |
۲۰۱۱ |
۲۰۰۵ |
۱۳۸۴ |
۱۳۸۲ |
۲۰۰۰/۱۳۷۹ |
|
۳۵٫۶ |
– |
– |
۶۲ |
۲۸٫۸ |
– |
کم و خیلی کم |
۴۷٫۱ |
– |
– |
۱۳٫۲ |
۵۶٫۹ |
– |
متوسط/ تاحدودی |
۱۷٫۳ |
۱۰٫۶ |
۱۰٫۵ |
۲۰٫۴ |
۱۴٫۳ |
۴۹٫۶ |
زیادو خیلی زیاد |
همانگونه که ملاحظه می شود در پاسخ به این سوال که مردم تا چه اندازه قابل اعتماد هستند، در سال 1394 تنها 17.3 درصد گزینه های زیاد و خیلی زیاد را انتخاب کرده اند که شاهدی بر مدعای کاهش اعتماد اجتماعی است. علاوه بر کاهش اعتماد میان فردی در زمینه های دیگر نیز شاهد افول اعتماد مردم هستیم.
تنها به عنوان نمونه در شهریورماه سال 1396 ایسپا در نظرسنجیای ملی درباره مسائل روز کشور به بررسی نظرات
۱۳۹۴ |
۲۰۱۱ |
۲۰۰۵ |
۱۳۸۴ |
۱۳۸۲ |
۲۰۰۰/۱۳۷۹ |
|
۳۵٫۶ |
– |
– |
۶۲ |
۲۸٫۸ |
– |
کم و خیلی کم |
۴۷٫۱ |
– |
– |
۱۳٫۲ |
۵۶٫۹ |
– |
متوسط/ تاحدودی |
۱۷٫۳ |
۱۰٫۶ |
۱۰٫۵ |
۲۰٫۴ |
۱۴٫۳ |
۴۹٫۶ |
زیادو خیلی زیاد |
مردم در خصوص بانکهای خصوصی و دولتی پرداخته است. در این نظرسنجی همه مردم ایران و نه فقط مالباختگان و متضرران صندوق ها و موسسات مالی و اعتباری ورشکسته حضور داشتند. طبق یافتهها 7۵ درصد مردم ایران به بانکهای دولتی اعتماد دارند و از سوی دیگر همین اعتماد در خصوص بانکهای خصوصی تنها به 19 درصد میرسد. این یعنی از هر چهار ایرانی، یک نفر به بانکهای دولتی اعتماد ندارد.
علاوه بر این از فواید دیگر اجتماعی و حتی سیاسی تقویت اعتماد اجتماعی، شکل دهی به نهادهای داوطلبانه، خیریه و امور عام المنفعه در عرصه عمومی است. تقویت چنین نهادهای باعث تولید بیشتر اعتماد و مصرف آن در حوزه های هدف خواهد بود که باعث افزایش رضایت عمومی خواهد شد.
فراموش نکنیم که یکی از نشانه های آشکار افول اعتماد را در دی ماه 1396 و با وقوع تجمعات اعتراضی، شاهد بودیم. ایسپا در نظرسنجی ملی خود در همان مقطع از مردم پرسیده است «در حال حاضر خود شما به طور کلی از شرایط کشور راضی هستید؟». 7۵ درصد مردم ایران پاسخ داده بودند که از شرایط کشور ناراضی هستند و این میزان نارضایتی در بین جوانان (18-29 سال) بیش از سایر گروههای سنی بود. میزان این نارضایتی در آخرین نظرسنجی ایسپا در روزهای 1۵ و 16 فروردین 1397 به ۶۴٫9 درصد کاهش یافته است و هرچند این به معنای بهبود نگاه افکارعمومی است اما به معنای تحقق همه جانبه بروز زمینه های تقویت اعتماد اجتماعی نیست.
اگر امروز احساس می کنیم «ارزشهای مورد نظر» دهه شصت عزیز «در دسترس نیست» باید همه ما در بازاندیشی قواعد و بازسازی روابط اهتمام ویژه داشته باشیم و آن هم تنها با یک راه ممکن و مقدور است: «بازگشت به جامعه».
جامعه همان ارزش است و به تعبیری جامعه بودن جامعه و پیش شرط تحقق عینی جامعه وجود ارزش های مشترک است که یک جامعه حول آن شکل گرفته است. ارزش هم ملاط به هم پیونددهنده عناصر یک جامعه است و هم راهنمای عمل و مشخص کننده اهداف جمعی یک جامعه. فراموش نکنیم که تعدد ارزشها در یک جامعه طبیعی است اما آنچه جامعه را شکننده می کند تضاد و تقابل ارزش هاست، چرا که به تبع هر ارزشی نهاد(نظام کنش سازمان یافته) شکل می گیرد و جامعه را عرصه تضاد عملکرد نهادها خواهد شد.